یه پدربزرگی داشتم ازون پیرمردای سخت و محکم قدیم که هیچوقت
یه پدربزرگی داشتم ازون پیرمردای سخت و محکم قدیم که هیچوقت آب توی دلش تکون نمیخورد!!
اونقدر کاردرست که به قول خودش توی هشتاد نود سال عمری که از خدا گرفته بود یدونه یه قرونی از مال کسی زیر و رو نکرده بود..
اونقد جزبه داشت و ابهت؛ که وقتی خواب بود ؛ بیشتر از دو جین نوه ی قد و نیم قدی که داشت ،جرات جیک زدن نداشتن... !!
ماهم جزء همون نیم قدا بودیم اونوقتا ... :)
کم حرف میزد ولی میزون و به قاعده.... !
امسال اردیبهشت هجده سال تموم شد که از پیشمون رفت ... اون وقتا من یه دختربچه ی هفت ،هشت ساله بودم که به حرفاش خوب گوش میدادم..
تعریف میکرد که یه دوستی داشته این پدربزرگه ما که خیلی دم از رفاقت و اینا میزده ولی یه جورایی ادم دورنگ و دورویی بوده... !!
پدربزرگ ما مدتها فهمیده بوده که طرف ناخالصی داره ولی به روش نمی آورده... ! تا اینکه یه شب ،دزد میاد و مغازه پدربزرگ رو جارو میکنه و میره!!!!
از قضا کاچی عمل میاد که بعله... توی دزدی و هماهنگیش اینا ؛ همین دوست مذکور نقش داشته...
طرف خوش و خرم بوده از دزدی و کامیابی و اینا که میاد زیرگذر با پدربزرگم اختلاط کنه به رسم رفاقت و همیشه... !!
که شروع میکنه به حرفیدن و به پدربزرگم میگه: حاج اقا این روزا هوا خیلی سرد کرده ها!
پدربزرگ زرنگ ما خیلی استادانه در جوابش میگه: هوا که آره خیلی سرده ولی فلانی میدونی چیه ؟؟ آدمای "دوپهلو"
این روزا بیشتر سردشون میشه.. !!!!!
پ.ن: مراقب ادم دوپهلوهای دور و برمون باشیم....
#ماهک_نوشت_
#دو_پهلو
#صداقت
اونقدر کاردرست که به قول خودش توی هشتاد نود سال عمری که از خدا گرفته بود یدونه یه قرونی از مال کسی زیر و رو نکرده بود..
اونقد جزبه داشت و ابهت؛ که وقتی خواب بود ؛ بیشتر از دو جین نوه ی قد و نیم قدی که داشت ،جرات جیک زدن نداشتن... !!
ماهم جزء همون نیم قدا بودیم اونوقتا ... :)
کم حرف میزد ولی میزون و به قاعده.... !
امسال اردیبهشت هجده سال تموم شد که از پیشمون رفت ... اون وقتا من یه دختربچه ی هفت ،هشت ساله بودم که به حرفاش خوب گوش میدادم..
تعریف میکرد که یه دوستی داشته این پدربزرگه ما که خیلی دم از رفاقت و اینا میزده ولی یه جورایی ادم دورنگ و دورویی بوده... !!
پدربزرگ ما مدتها فهمیده بوده که طرف ناخالصی داره ولی به روش نمی آورده... ! تا اینکه یه شب ،دزد میاد و مغازه پدربزرگ رو جارو میکنه و میره!!!!
از قضا کاچی عمل میاد که بعله... توی دزدی و هماهنگیش اینا ؛ همین دوست مذکور نقش داشته...
طرف خوش و خرم بوده از دزدی و کامیابی و اینا که میاد زیرگذر با پدربزرگم اختلاط کنه به رسم رفاقت و همیشه... !!
که شروع میکنه به حرفیدن و به پدربزرگم میگه: حاج اقا این روزا هوا خیلی سرد کرده ها!
پدربزرگ زرنگ ما خیلی استادانه در جوابش میگه: هوا که آره خیلی سرده ولی فلانی میدونی چیه ؟؟ آدمای "دوپهلو"
این روزا بیشتر سردشون میشه.. !!!!!
پ.ن: مراقب ادم دوپهلوهای دور و برمون باشیم....
#ماهک_نوشت_
#دو_پهلو
#صداقت
۲.۴k
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.