میگویم دوستتدارم

میگویم دوستت‌دارم
و تو چونان
گلدان اطلسی که در صبح‌گاهان آب می‌نوشد
زیباتر می‌شوی!

آن‌گاه خورشید از بین برگ‌هایت
به جهان دست می‌ساید
و می‌روبد از خاک،باران را!

می‌گویم دوستت دارم
بازوانت انگور می‌دهند
هوای مست گونه‌ات،
که به آغوشم افتاد،

شعر می‌خوانم
تا هوا زنده بماند
آب زنده بماند
خورشید زنده بماند
انگور زنده بماند
و اتاق چشم ببندد
تا شاید اطلسی با طعمی گس!
بگوید من نیز...



#حامد_نیازی
دیدگاه ها (۱)

مسلمان كرده اي من را، خودت اين را نميدانيتو با آواي چشمانت م...

اسرار غمش گفتم در سینه نگه دارمرسوای جهانم کرد این رنگ پریدن...

رُک بگویم دوستت دارم بدونِ پیش و پسپیشِ خطِ چشم هایت اهلِ مِ...

تا روسری تکاندی من دام یادم افتاداز دین چشمهایت اسلام یادم ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط