برو ساقی که مستان هم عصاازکور می دزدند

برو ساقی که مستان هم عصاازکور می دزدند
نمانده حرمت باده،شراب ازدوست می دزدند
شرافت نزد این مردم شده بازیچه الفاظ،
خدا راکرده اند پنهان و شمع از دیر می دزدند
سلامت میکنند وجام برجامت زنند هیهات
اگرفرصت کنند اینان وجودت راهمی دزدند
سگان را دیده ام بسیار که دارند حرمت نانی
ولی بعضی زسگ کمتر؛که نان سفره ات دزدند
به صحرا گرکنم منزل وحوشم هم نشین باشد
بسا بهتر که نامردان سگان خانه ام دزدند ،
نصیحت میکنم جانا که ترک دوستی باید
وگرنه با کمی غفلت غرورت را می دزدند
مشو عاشق دراین ایام که عشق هم آلت دزدیست
بنام عشق می آیند که هست ونیست رادزدند
دیدگاه ها (۴)

موسیقـی دوریَــت راچه کسی میــ نوازد..که صدای سک‍ـــــوتش.. ...

"احترام به خود با بیست قانون"قانون اول: اگر فکر می‌کنی کاری ...

ﻣﻦ ﭘﺮ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ، ﺗﻮﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ، ...

زندگی را تو بساز ...نه بدان ساز که سازند وپذیری بی حرف زندگی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط