یک نفر آمدصدایم کرد و رفت

یک، نفر آمدصدایم کرد و رفت،

با صـدایش آشنایم کرد و رفت

نوبت، تلخ رفاقت کہ رسید

ناگہان ،تنها رهایم کرد و رفت😔 😔 😔

‌ ‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

💘 💘 مصرعی از قلب من، با مصرعی از قلب تو شاه بیتی می شود در د...

💟 💠 دلم💠 💟 دیوانه بودن💟 💠 با تو را💠 💟 می خواست‌ ‌‌‌

دستانم را در دستانتمحکم تر بگیر ؛مانند مادری که دستان فرزندش...

آرامش پیدا مےکنم .... میانِ دوستت دارم‌هائے کہ … از چشمانت ....

سیاسی اجتماعی

اگه خبر مرگم رسید دلیلش👆د آخه دستشو نگیررر😭😭😭 بهش نزدیک نشوو...

رمان مرگ زندگی پارت ¹²⁵و دوباره دستور داد...-وقتی رسیدیم به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط