کجا میروی

- کجا می‌روی؟
با تو هستم
ای رانده حتی از آینه
ای خسته حتی از خودت

کجای این همه رفتن
راهی به آرزو‌های آدمی یافتی؟
کجای این همه نشستن
جایی برای ماندن دیدی؟
چرا عکس‌های چند سالگی را به ماه نشان می‌دهی؟
خلوت کوچه‌ها را چرا به باد می‌دهی؟

یک لحظه در این تا کجای رفتن بمان
شاید آن کاغذ مچاله که در باد می‌دود
حرفی برای تو دارد
سطری نشانی راهی

حالا در این بی‌کجایی پرشتاب
با که اینقدر بلند حرف می‌زنی؟
تمام چشم‌های شهری شده نگاهت می‌کنند


- کسی نیست، با خودم حرف می‌زنم
دیدگاه ها (۲)

،پس زمانى که از آشوب اهل فسق بیمناک شد، و درباره تو در برابر...

این صوت را داشته باش ..

چقدر سختم است و کمت می‌آورم و روی عکست که دست می‌کشم، دل‌تنگ...

اَللّهُمَّ اجْعَلْني اَخْشاكَ كَانّي اَراكَ، وَ اَسْعِدْني ب...

⁷𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 اومدن سر میز نشستن که اصن اون حال ...

سلام ، بعضی یا شایدم....بیشتر کار اشتباه انجام میدیم بعد توج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط