نمی دانم از فراق تو بنالم یا از غریبی خودم؟
نمی دانم از #فراق تو بنالم یا از #غریبی خودم؟
نمی دانم تو را بخوانم که برگردی یا خودم را #دعا کنم که بیایم؟
از این بنالم که نیستی یا از آن بنالم که چرا هستم؟
هیچ میگویی اسیری داشتی حالش چه شد؟
خسته من نیمه جانی داشت احوالش چه شد؟
#دلم تنگ است نمیدانم زتنهایی پناه آرم کدامین سو
پریشان #حالم و بی تاب میگریم
و قلبم بی امان محتاج مهر توست
نمی دانی چه غمگین رهسپار #لحظه های بی قرارم
#من به دنبال #تو هموچون #کودکی هستم......
نمی دانم تو را بخوانم که برگردی یا خودم را #دعا کنم که بیایم؟
از این بنالم که نیستی یا از آن بنالم که چرا هستم؟
هیچ میگویی اسیری داشتی حالش چه شد؟
خسته من نیمه جانی داشت احوالش چه شد؟
#دلم تنگ است نمیدانم زتنهایی پناه آرم کدامین سو
پریشان #حالم و بی تاب میگریم
و قلبم بی امان محتاج مهر توست
نمی دانی چه غمگین رهسپار #لحظه های بی قرارم
#من به دنبال #تو هموچون #کودکی هستم......
۱.۹k
۲۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.