دو پارتی جیمینـــ1
Part 1
"عالیه...بعد از مدتها تلاش بلاخره گروگانم گرفت...او، چقد حیف ک چیمی کوچولو خبر نداره فردا توی تابوت بیدار میشه...
اروم پارچه ی روی چشممو برداشت...با چشمایی مظلوم بهش زل زدم...بالاخره استعداد لوس بازیم باید ی جایی بدردم بخوره..."
+تو...پارک...ج-جیمینی...؟!
•او...لیتل گرل ، چجور فهمیدی ؟!
*با لحن تمسخر آمیز
+عکستو روی دیوار بار دیدم...ب عنوان مافیای فراری...
•دوست داری بمیری؟! اه بیبی گرل بیچاره
+چ-چرا...اینجام...!!
•نمی دونم .. شاید برای اینکه تو کسی بودی که من رو لو دادی !..
*با داد و فریاد
+ل-لو دادم...؟!...من برای اولین باره ک حتی میبینمت...
*دستشو سمت صورت جیمینی میبره...*
+ص-صورتت...چیشده...؟!
•دستتو بکش عوضی هرزه .. چرا داری بهم دست میزنی؟!...
+صورتت خیلی عمیق چاقو خورده...اگ بخیه نخوره خطرناکه...
•چرا وقتی قراره خودت تا چند ساعت دیگه بمیری به فکر صورت منی؟!....
*با لحن مغرور
+نمیشه همینجوری وایسم و صورتت و خونی ببینم...
•من که مشکلی باهاش ندارم..
+*سمتش رفت و تو فاصله ی ی سانتی متریش وایساد*
+اه...خیلی لجبازی...
+*وقتی حرف میزد لباش با لبای شوهرم برخورد میکرد*
•ازم دور شو هرزه...
+*انقد روش خم میشه ک جیمین میوفته رو مبل...دوباره تو صورتش خم میشه...*
+فرد مناسبی و واسه کشتن انتخاب نکردی...تازه، ب جای استفاده از القاب دخترای دورت، از کلماتی استفاده کن ک در شان ی قاتل باشه...
+*بدون حرف دیگ ای جیمین و میبوسه...*
*جیمین لب هاش رو فاصله میده*
•الان تو چی گفتی ؟! .. ق..قاتل؟
+تکون نخور بوی...
+*جوابی نمیده و دوباره میبوستش...جیمین دقیقا مثل عکس کاور میشه💔*
*جیمین خودش یه کیس طولانی رو شروع می کنه*
•فکنم کارتو خوب بلدی بیبی گرل !
@kim_rn ات
@yunaxa جیمین
"عالیه...بعد از مدتها تلاش بلاخره گروگانم گرفت...او، چقد حیف ک چیمی کوچولو خبر نداره فردا توی تابوت بیدار میشه...
اروم پارچه ی روی چشممو برداشت...با چشمایی مظلوم بهش زل زدم...بالاخره استعداد لوس بازیم باید ی جایی بدردم بخوره..."
+تو...پارک...ج-جیمینی...؟!
•او...لیتل گرل ، چجور فهمیدی ؟!
*با لحن تمسخر آمیز
+عکستو روی دیوار بار دیدم...ب عنوان مافیای فراری...
•دوست داری بمیری؟! اه بیبی گرل بیچاره
+چ-چرا...اینجام...!!
•نمی دونم .. شاید برای اینکه تو کسی بودی که من رو لو دادی !..
*با داد و فریاد
+ل-لو دادم...؟!...من برای اولین باره ک حتی میبینمت...
*دستشو سمت صورت جیمینی میبره...*
+ص-صورتت...چیشده...؟!
•دستتو بکش عوضی هرزه .. چرا داری بهم دست میزنی؟!...
+صورتت خیلی عمیق چاقو خورده...اگ بخیه نخوره خطرناکه...
•چرا وقتی قراره خودت تا چند ساعت دیگه بمیری به فکر صورت منی؟!....
*با لحن مغرور
+نمیشه همینجوری وایسم و صورتت و خونی ببینم...
•من که مشکلی باهاش ندارم..
+*سمتش رفت و تو فاصله ی ی سانتی متریش وایساد*
+اه...خیلی لجبازی...
+*وقتی حرف میزد لباش با لبای شوهرم برخورد میکرد*
•ازم دور شو هرزه...
+*انقد روش خم میشه ک جیمین میوفته رو مبل...دوباره تو صورتش خم میشه...*
+فرد مناسبی و واسه کشتن انتخاب نکردی...تازه، ب جای استفاده از القاب دخترای دورت، از کلماتی استفاده کن ک در شان ی قاتل باشه...
+*بدون حرف دیگ ای جیمین و میبوسه...*
*جیمین لب هاش رو فاصله میده*
•الان تو چی گفتی ؟! .. ق..قاتل؟
+تکون نخور بوی...
+*جوابی نمیده و دوباره میبوستش...جیمین دقیقا مثل عکس کاور میشه💔*
*جیمین خودش یه کیس طولانی رو شروع می کنه*
•فکنم کارتو خوب بلدی بیبی گرل !
@kim_rn ات
@yunaxa جیمین
۳۳.۷k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.