زندگیه دیگه

زندگیه دیگه
گاهی خسته میشی ...اونقد که دوس داری خودکارتو بزاری لای صفحاتش ...
یه مدت بری سراغ خودت ...
هیچ کاری نکنی ...
حتی نفسم نکشی ...
اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی میبینی ...
یه نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی ...
گم میشی ...
و هیچی توی دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی...
دیدگاه ها (۲)

من خویشاوند نزدیک هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی...

دوست دارم که تو را ساز و آواز دهم رقص زیبای قناری ها را بال ...

زندگی خواب لطیفی است که گل می بینداضطراب و هیجانی است که انس...

. دزدی صورتم را از آینه دزدیده است مدتی ست از پنجره همه ی عا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط