بیا این شهر هنوز کلی خیابان برای جیغ کشیدن دارد هنو

بیا ، این شهر هنوز کلی خیابان برای جیغ کشیدن دارد ... هنوز کلی کافه مانده برای خاطره ساختن .... صندلی های پارک زنگ زدنده بودند،دلشان برای یک دوستت دارمِ یواشکی لَک زده بود...
بیا هنوز این شهر پر از بستنی های شکلاتیست ...
زودتر بیا...
دیر که برسی بستنی ها تلخ میشود، کافه ها می بندند،خیابان ها تاریک میشود ،صندلی ها را شبنم تَر میکند ...
بیا،همیشه زود،دیر میشود ...
دیدگاه ها (۱)

ﻣﻨـــ ﯾﻬـــ دﺧﺘﺮﻣـــــ ...ﺑﺎ ﺗﻠﻨﮕﺮی ﺑﺎرانی ﻣﯿﺸﻮم ﺑﺎ ﮐﻠﻤﻪ ای ...

گآهی وقتــــ ها…دلتـــ میخوآهـــد… یکی را صدآ کنی و بگویی:“س...

#سَخْتِـہ دَرڪ#دُختَرے ڪِہ# دَردْ هاشـو ..#فَقَـط #خودِش میـ...

ﻋﺸﻖﺍﺗﻔﺎﻗﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ!ﮔﺎﻫﯽ پُر ﺷﺘﺎﺏﻣﺜﻞ ِ ﮔﻠﻮﻟﻪﺍﯼ ﻧﺎﻏﺎﻓﻞ,ﮔﺎﻫﯽ...

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

رمان زندگی با خنده ( واکنش کوک به سوپرایز)سارا: دختره ی سگ ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط