the person

the person

٢

رفتم از پنجره نگاه کردم دیدم مامانم رفت یسسسسس زنگ زدم به هیونجین
+کجایی
_علیک سلام بیشخصیت
+اها...میگم کجایی
_خونه کپیدم بیکار
+بریم گیم‌نت???
_صدرصددددد به بقیه گفتی
+نه تو بگو حال ندارم
_گشاد بدبخت اوک میزنگم
+اوک دیگ مزاحمم نشو میام دنبالت ساعت 5 نیم ظهر میام اماده باشیاااا منتظرت نمیمونم پس سریع بیایی بای
_یاااا
تا خاست حرف بزنه قط کردم خیخیخی
رفتم اتاقم لباس پوشیدم

هیونجین: کدوممم گوووری ی ساعت دم در وایسادم په چا نمیایییی(داد)
+پسره سلیطه دارم میام ببند
سو هی بعد از پنج دیقه رسید دم خونه هیونجین
از قیافش معلوم بود میخاد خودشو جرواجر کنه
+اروم باش داش گلم
_دلم میخاد تیکه تیکت کنم بی ناموس
_میدونی از کی منتظرم
+خو دیگ حامله ک نشدی ی 20 دیقه منتظر موند دیگم حرف نزن