مقصد نا معلوم
مقصد نا معلوم
پارت ۲۳
مهشاد:بریم
مهراب:رفتیم نشستیم تو کافه طبقه بالا خیلی خوب بود که از قبل همچی هماهنگ کرده بودم یهو برقا خاموش شد
مهشاد:یهو برقا خاموش شد
مهراب مهراب کجایی وای خدا
صدای دست و جیغ هورا هم
با اهنگ چشمات فرزاد فرزین پخش شد
یهو دیدم مهراب با یه جعبه گردنبند خوشکل (عکسشو میزارم) جلوم زانو زده
مهراب:میشه بشی ملکه قلبم
مهشاد:اره با بغض خفیف
نیکا:امیر یاد بگیر
امیر:مهراب بمیر فقط بیا برو تو کووووووو
متین:چههههه های شهر پره ول گرده
امیر:درد
مهراب:مهشاد و بغل کردم در گوشش پچ زدم
خیلی دوست دارم
مهشاد:ولی من عاشقتم
(هعیییییی دوست دارید چجوری بمیرن😂😂 ولی کاش واقعی بود)
شرایط
۱۵لایک
۲۰کامنت
پارت ۲۳
مهشاد:بریم
مهراب:رفتیم نشستیم تو کافه طبقه بالا خیلی خوب بود که از قبل همچی هماهنگ کرده بودم یهو برقا خاموش شد
مهشاد:یهو برقا خاموش شد
مهراب مهراب کجایی وای خدا
صدای دست و جیغ هورا هم
با اهنگ چشمات فرزاد فرزین پخش شد
یهو دیدم مهراب با یه جعبه گردنبند خوشکل (عکسشو میزارم) جلوم زانو زده
مهراب:میشه بشی ملکه قلبم
مهشاد:اره با بغض خفیف
نیکا:امیر یاد بگیر
امیر:مهراب بمیر فقط بیا برو تو کووووووو
متین:چههههه های شهر پره ول گرده
امیر:درد
مهراب:مهشاد و بغل کردم در گوشش پچ زدم
خیلی دوست دارم
مهشاد:ولی من عاشقتم
(هعیییییی دوست دارید چجوری بمیرن😂😂 ولی کاش واقعی بود)
شرایط
۱۵لایک
۲۰کامنت
۲.۴k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.