پارت یازده
پارت یازده
ا.ت. از خواب بیدار شدم دیدم لختم با دیدن کسی که بغلم خواب بود نفسم رفت
با جیغی که زدم ته بیدار شد
ته. چته تو
ا.ت.تو تو چیکار کردی با من
ته. برو بابا همش تقصیر خودت بود
ا.ت. من چی میگی واسه خودت (عصبی)
ته. پوزخند) تو خودت انگولک کردی منو منم مردم زیاد نمیتونم خودمو کنترل کنم
ا.ت. چرت نگو تو تو به من دست درازی کردی
ته. باور نمیکنی دوربینا هست
ا.ت ویو
با دیدن فیلما قلبم گرفت یعنی الان من دختر نیستم و تقصیر خودم بوده.....
دو هفته بعد
ادمین ویو
ا.ت افسرده شده بخاطر اینا کل این دو هفته همش مرخصی بود با کسی حرف هم نمیزد ته که فکر میکرد با این کار میتونه ا.ت رو مجبور به بودن باهاش کنه و از ا.ت برای شرکت خودش استفاده کنه همه نقشه هاش با افسرده شدن ا.ت خراب بشه عذاب وجدان بدی بگیره
جین. نامجونا ا.ت دو هفتس نیومده حتی جواب تلفن منم نمیده
نامجون. برو خونش خب
جین. الان جلسه برای گالری دارم نمیتونم میخوام تو بری واقعا نکرانشم
نامجون خودمم بدم نمیومد چون منم نکرانش بودم
نامجون. باشه من میرم
جین. مرسی
ا.ت. تو خونه نشسته بودم که یهو یکی زنگ درو زد به مامانو یونا گفته بودم میرم مسافرت کاری
پس می میتونه باشه جز تهیونگ
کسی که اینجوری منو خراب کرد
با عضبانیت درو باز کردم که....
نامجون. ا.ت چته
ا.ت. رییس
نامجون.....
ا.ت. از خواب بیدار شدم دیدم لختم با دیدن کسی که بغلم خواب بود نفسم رفت
با جیغی که زدم ته بیدار شد
ته. چته تو
ا.ت.تو تو چیکار کردی با من
ته. برو بابا همش تقصیر خودت بود
ا.ت. من چی میگی واسه خودت (عصبی)
ته. پوزخند) تو خودت انگولک کردی منو منم مردم زیاد نمیتونم خودمو کنترل کنم
ا.ت. چرت نگو تو تو به من دست درازی کردی
ته. باور نمیکنی دوربینا هست
ا.ت ویو
با دیدن فیلما قلبم گرفت یعنی الان من دختر نیستم و تقصیر خودم بوده.....
دو هفته بعد
ادمین ویو
ا.ت افسرده شده بخاطر اینا کل این دو هفته همش مرخصی بود با کسی حرف هم نمیزد ته که فکر میکرد با این کار میتونه ا.ت رو مجبور به بودن باهاش کنه و از ا.ت برای شرکت خودش استفاده کنه همه نقشه هاش با افسرده شدن ا.ت خراب بشه عذاب وجدان بدی بگیره
جین. نامجونا ا.ت دو هفتس نیومده حتی جواب تلفن منم نمیده
نامجون. برو خونش خب
جین. الان جلسه برای گالری دارم نمیتونم میخوام تو بری واقعا نکرانشم
نامجون خودمم بدم نمیومد چون منم نکرانش بودم
نامجون. باشه من میرم
جین. مرسی
ا.ت. تو خونه نشسته بودم که یهو یکی زنگ درو زد به مامانو یونا گفته بودم میرم مسافرت کاری
پس می میتونه باشه جز تهیونگ
کسی که اینجوری منو خراب کرد
با عضبانیت درو باز کردم که....
نامجون. ا.ت چته
ا.ت. رییس
نامجون.....
۵.۴k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.