وقتی چیزی مرا رنج میداد

وقتی چیزی مرا رنج می‌داد ...
در مورد آن با هیچ‌کس حرفی نمی‌زدم
خودم درموردش فکر می‌کردم
به نتیجه می‌رسیدم
و به‌تنهایی عمل می‌کردم.
نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم
نه ...!
بلکه فکر می‌کردم که انسان‌ها در آخر،باید خودشان،خودشان را نجات بدهند ...
#هاروکی_موراکامی
دیدگاه ها (۱)

از زندگی با توفقط رفتن را خــوب ‌آموختم..تو استادش بودی و من...

درسته رفتن آدمای جالب و دوست‌داشتنیِ زندگیم دلتنگم می‌کنه، و...

‏کم کم یاد میگیریم حتی یک درصدم احتمال ندیم که یه نفر دلش وا...

شب است،عالمی را خواب برده است و خواب ماراهم خیالِ تو... #ریح...

💠 یک مسئله مهم که شوخی و جدّی ندارد!یکبار در یک جمع رسمی با ...

چجوری ؟ چطوری ؟ چجووووریییییی آخه چطور میتونی انقدر راحت بدو...

شاگرد انتقالی پارت ۶۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط