تبعیدم ن

تبعیدم ڪن
به ییلاق آغوشت
داغ هجران تنت
آتـش زده است
جنگل چشمانم را
به گناه بوسیدن سیـب لبانت
دیری است به جهـنم تبعیدم
دیدگاه ها (۲)

چقدر صدای آمدن پاییزشبیه صدای قدم های تو بودملتهب، مرموز، دو...

تو را از دوردست دوست می‌دارمبی‌آنکه بوی تو را حس کنم ،بی‌آنک...

شب است ُتنهايي ُ عطش بوسيدن ماه ...محبوبم !چشمانت را در انته...

چشمانتحاملِ سلاحِ عشق استو قلبمقربانیِ آخرین تیرِ خلاص در اق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط