ما از همه بریدیم درست وقتی ک چشم هایمان را بستیم و دهانما

ما از همه بریدیم درست وقتی ک چشم هایمان را بستیم و دهانمان  را باز کردیم
و باتیرِ حرف ها قلب یکدیگر را هدف گرفتیم
همان وقتی ک من از بغض و اشک نای نفس کشیدن نداشتم
و #توو
تنهایی قدم زدن و سیگار دودکردن را ب بغل کردن من ترجیح دادی
ما خیلی وقت پیش از هم بریدیم همان روز اایی ک من برای دیدنت ب هر دری میزدم و تو خستگی و خواب را بهانه میکردی و از دیدن من فرار میکردی
همان وقتی ک از راه می رسیدی و ب جای بوسیدن من
ترجیح می دادی دکمه های پیرهنت ب انگشتانت بوسه بزنند
ما از هم #بریدیم
درست وقتی ک رو ب رویم بودی و من تلاش نمی کردم سرم را بلند کنم و نگاهت کنم
ما #بریدیمم
همان روز هایی ک حال بدِ بقیه مهم تر از حال من بود درست وقتی ک عزم رفتن کردم و #توو فقط نگاه میکردی
ما از هم #بریدیم
و
"عشق" هم نتوانست بهم وصلمان کند...
دیدگاه ها (۶)

اندکی ب م ا نبعد بروووووومیخواهم بلند بلند بگویمل ع ن ت ب دو...

خیلی عوض شدماز مهربونیااااااااااااااااااامممممممماصلاا سراغی...

جای خالی ادمهااولش ترسناک بعدش غمگینبعدش عادتبعدش لذتلذت از ...

کف دستشو نشون داد خندید وگفت "ببین من هرچی اَم رواَم صادقانه...

ــــعدالتـــ برایــ یکـــ قاتلـــــــــــ☆p⁵.ویو نویسنده: ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط