پارت هفتم رمان ماه عسل
پارت هفتم رمان ماه عسل
امتحان بکنی؛ اندازه تن شد باهمین
شلوار بپوش٠
من: شما مگه از قبل می دونستین
که من باید بیام انقد خرید کردین؟
-سوزان نه؛ من یه خواهرزاده به
اسم لیلا دارم؛ تقریبا هم قد و اندازه
تو هست من دلمو به لیلا خوش
کردم به جای دختر نداشته ام
هرهرچند ماه یک بار واسه لیلا
کادو می خرم ولیلا هم سوپرایز
می شه؛ حتی اسم لیلا رو هم من
گذاشتم٠
من: خوب این دفعه بیاد خونتون
دیگه سوپرایز نمی شه؛ همه رو
دادین به من؛ من؛ سوزان: نگران
نباش امروز واسه لیلا خرید می کنم٠
بالاخره به منزل رسیدیم؛ وداخل
اتاق لیلا
#ملیحه دورانی#نگرانی برای ازدست دادن فوا. غفاری#حذف شود#ای خدا#و#حسین شریفی را#نیز #ببینم#هیچ کس #هیچ وقت#فواد غفاری#عاشق#هیچ دختری#نشود#جز من#احساسم را#نمی توانم#کنترل بکنم#ببخش مرا#وعاشقم باش#
امتحان بکنی؛ اندازه تن شد باهمین
شلوار بپوش٠
من: شما مگه از قبل می دونستین
که من باید بیام انقد خرید کردین؟
-سوزان نه؛ من یه خواهرزاده به
اسم لیلا دارم؛ تقریبا هم قد و اندازه
تو هست من دلمو به لیلا خوش
کردم به جای دختر نداشته ام
هرهرچند ماه یک بار واسه لیلا
کادو می خرم ولیلا هم سوپرایز
می شه؛ حتی اسم لیلا رو هم من
گذاشتم٠
من: خوب این دفعه بیاد خونتون
دیگه سوپرایز نمی شه؛ همه رو
دادین به من؛ من؛ سوزان: نگران
نباش امروز واسه لیلا خرید می کنم٠
بالاخره به منزل رسیدیم؛ وداخل
اتاق لیلا
#ملیحه دورانی#نگرانی برای ازدست دادن فوا. غفاری#حذف شود#ای خدا#و#حسین شریفی را#نیز #ببینم#هیچ کس #هیچ وقت#فواد غفاری#عاشق#هیچ دختری#نشود#جز من#احساسم را#نمی توانم#کنترل بکنم#ببخش مرا#وعاشقم باش#
۳.۴k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.