گلایه می کنم از توبا اشک چشمانم
گلایه می کنم از توبا اشک چشمانم
دلم ابری وتیره از عشقت
آغوشی باز مانده ،غم از دوری تو
هوایت طوفانی است، میان بازُوانم
دست مهر در مویم ببر با نوازشت
پریشان مکن ای دوست، تو گیسوانم
کویری ترک خورده ام، ز دوری آب
تشنه ی آب کودکی است، تمام لبانم
بزرگ شده ام رفته زتو مهر کودکیم
لعنت میدهم هر روز، که از بزرگانم
بد حکایتی است خدایا این روزگارمن
مهر ورزی میکنم و بازهم ،از بدانم
اندیشه می شوم به خود در روز و شب.....
دلم ابری وتیره از عشقت
آغوشی باز مانده ،غم از دوری تو
هوایت طوفانی است، میان بازُوانم
دست مهر در مویم ببر با نوازشت
پریشان مکن ای دوست، تو گیسوانم
کویری ترک خورده ام، ز دوری آب
تشنه ی آب کودکی است، تمام لبانم
بزرگ شده ام رفته زتو مهر کودکیم
لعنت میدهم هر روز، که از بزرگانم
بد حکایتی است خدایا این روزگارمن
مهر ورزی میکنم و بازهم ،از بدانم
اندیشه می شوم به خود در روز و شب.....
- ۹۱۱
- ۲۲ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط