تو میدانی که من دل دادهی عشق تو هستم

...
تو می‌دانی، که من دل‌ داده‌ی عشق تو هستم
به‌هجرت غرق‌اشکم خسته‌ام مست تو هستم

عجب تلخ است کلام قصه‌هایم در شب عشق
و من بشکسته‌ دل ، در کوچه دنبال تو هستم

غریق چشم تو ، وا مانده چون اشک زمستان
چرا سرد است ، دنیای تو ، من گرم تو هستم

پرم بشکسته در اوج غریبی ، سوخته قلبم
دگر چیزی مگو از غم ، که من صید تو هستم

چو شمعی سوخته، در قطره‌‌های اشک غرقم
تو می‌ بینی که می‌میرم به‌ سودای تو هستم

دلم دریای خون است ، دست تو درمان غم‌ها
تنم می‌ سوزد از تب ، محو سیمای تو هستم

اگر بغضی نشسته‌ است در گلو ، باشد ، بماند
که تا این‌ غم بسوزاند مرا ، فکر تو هستم

تو چون رویای من باشی ، چه غم تنها نباشم
گذر چون می‌کنی از خواب من یاد تو هستم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۱۰)

...می‌خواهم امشب به چشمانت اقتدا کنم عاشق شوم به‌کعبه گر...

...من از این توطئه‌ی عشق گریزانم و تو غم دنیا به دلم مان...

...شبم سحر نمی‌شود که دل به تو سپرده‌امنکوهشم‌مکن‌توبیش‌که‌ز...

...باران ببار که گم شود این اشک در پناه توهر چند عاشقم به خم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط