«ویو ا/ت»
«ویو ا/ت»
مثل همیشه از خواب پا شدم ب طرف دسشویی رفتم و صورتمو شستم
امروزم رفت سرکار ولی مگه جمعه هام میرن؟ بیخیال لابد کار داره
موهام شونه کردم و دم اسبی بستم ب طرف اشپزخونه رفتم و واسه خودم صبحانه درست کردم نشستم داشم میخوردم ساعت 11:55دقیقه بود ساعت دو میاد
خب کلی وقت دارم
فیلم زدم و همراهش خوراکی میخوردم ب ساعت نگاه گردم ساعت چهار بود!!
چرا نیومده؟
گوشیمو برداشتم و بهش زنگ زدم بعد سه تا بوق جواب داد ولی خدش نبود
دختره:سلام ببخشید شما؟
ا/ت:این گوشیه شوهر منه دست ت چیکار میکنه خودش کجاست؟
دختره:شوهرت؟ خنده ی بلندی کرد
داری دروغ میگی؟
فیلیکس:عشقم کیه؟
دختره:ی زنه هست میگه زنته فیلیکس چی میگه؟ت زن داری؟
فیلیکس:با دست پاچگی جواب داد چی من نه
تازه فهمیدم فقظ براش بازی بودم
گوشیم رو قطع کردم و ی طرف اتاقم رفتم و تمام وسایلم رو جم کردم
بدون گفتن کلمه ایی از خونه خارج شدم
(دو سال بعد)
«ویو فیلیکس»
دو سال گذشته خبری از ا/ت نیست واقعا بد کردم باهاش
خیلی دلم براش تنگ شده اون جنده فقط ب خاطر پولم میخواست منو
اما ا/ت خدمو میخواست خب دیگه از دستش دادم
امروز با ی شرکت قرار دارم
لباس هامو پوشیدم کوتمو صاف کردم و ب طرف ماشین رفتم.
[30مین بعد]
از ماشین پیاده شدم رفتم داخل سالن اصلی
با دیدن ا/ت ی لحضه انگار دنیا دادن دستم ب طرفش رفتم با دیدنم رفت ت شک
مچ دستشو محکم گرفتم و ب طرف ماشینم بردم پرتش کردم ت ماشین خدمم نشستم توش
بدون گفتن کلمه ای لبامو رو لباش گذاشتم شروع کردم ب بوسیدنش
بعد چند مین همراهی کرد خوشحال بودم
بهش نگاه کردم خیلی جذاب شده بود
ماشین رو روشن کردم ب سمت خونه رفتم
(فلش بک ب خونه)
پرتش کرم رو تخت لباسمو در اوردم
لباس خدشم در اورد
شروع کردم ب کیس مارک کردن گردنش همین طور با نوک سینش بازی میکردم
ازش جدا شدم بهش نگاهی انداختم
فیلیکس:حرف بزن
ا/ت:چی بگم مثلن؟
فیلیکس:ی چیز بگو خب
ا/ت:الان میخوای بگم دوست دارم؟
فیلیکس:شاید
ت همین موقه واردش کردم ک جیغ بلندی کشید
جین:چقدر تنگ شدی دختر آهه
ا/ت:فیلیکس درش بیارر آهه درد دارهه
فیلیکس ضربه محکمی زد
فیلیکس: فیلیکس؟
ا/ت:ددی خواهش میکنم
فیلیکس:نمیشه
«ویو ا/ت»
اول با ضربه های اروم شروع کرد و هی محکم تر محکم تر کرد
بعد چند مین توم خالی کرد و بیرون کشید
خیلی درد داشتم ولی خوشحال بودم
فیلیکس:ا/ت معذرت میخوام
ا/ت:اشکالی نداره
منو کشید ت بغلش و با هم خوابیدم
╭──────── ᭄
┊ # JIN
┊ ##ONE_SHAT
┊ #AYUMI
┊𝖣𝗈𝗇'𝗍 𝖾𝗌𝗄𝗂 ☕🌿
╰►⌜ @bts_army1400 ⌟
مثل همیشه از خواب پا شدم ب طرف دسشویی رفتم و صورتمو شستم
امروزم رفت سرکار ولی مگه جمعه هام میرن؟ بیخیال لابد کار داره
موهام شونه کردم و دم اسبی بستم ب طرف اشپزخونه رفتم و واسه خودم صبحانه درست کردم نشستم داشم میخوردم ساعت 11:55دقیقه بود ساعت دو میاد
خب کلی وقت دارم
فیلم زدم و همراهش خوراکی میخوردم ب ساعت نگاه گردم ساعت چهار بود!!
چرا نیومده؟
گوشیمو برداشتم و بهش زنگ زدم بعد سه تا بوق جواب داد ولی خدش نبود
دختره:سلام ببخشید شما؟
ا/ت:این گوشیه شوهر منه دست ت چیکار میکنه خودش کجاست؟
دختره:شوهرت؟ خنده ی بلندی کرد
داری دروغ میگی؟
فیلیکس:عشقم کیه؟
دختره:ی زنه هست میگه زنته فیلیکس چی میگه؟ت زن داری؟
فیلیکس:با دست پاچگی جواب داد چی من نه
تازه فهمیدم فقظ براش بازی بودم
گوشیم رو قطع کردم و ی طرف اتاقم رفتم و تمام وسایلم رو جم کردم
بدون گفتن کلمه ایی از خونه خارج شدم
(دو سال بعد)
«ویو فیلیکس»
دو سال گذشته خبری از ا/ت نیست واقعا بد کردم باهاش
خیلی دلم براش تنگ شده اون جنده فقط ب خاطر پولم میخواست منو
اما ا/ت خدمو میخواست خب دیگه از دستش دادم
امروز با ی شرکت قرار دارم
لباس هامو پوشیدم کوتمو صاف کردم و ب طرف ماشین رفتم.
[30مین بعد]
از ماشین پیاده شدم رفتم داخل سالن اصلی
با دیدن ا/ت ی لحضه انگار دنیا دادن دستم ب طرفش رفتم با دیدنم رفت ت شک
مچ دستشو محکم گرفتم و ب طرف ماشینم بردم پرتش کردم ت ماشین خدمم نشستم توش
بدون گفتن کلمه ای لبامو رو لباش گذاشتم شروع کردم ب بوسیدنش
بعد چند مین همراهی کرد خوشحال بودم
بهش نگاه کردم خیلی جذاب شده بود
ماشین رو روشن کردم ب سمت خونه رفتم
(فلش بک ب خونه)
پرتش کرم رو تخت لباسمو در اوردم
لباس خدشم در اورد
شروع کردم ب کیس مارک کردن گردنش همین طور با نوک سینش بازی میکردم
ازش جدا شدم بهش نگاهی انداختم
فیلیکس:حرف بزن
ا/ت:چی بگم مثلن؟
فیلیکس:ی چیز بگو خب
ا/ت:الان میخوای بگم دوست دارم؟
فیلیکس:شاید
ت همین موقه واردش کردم ک جیغ بلندی کشید
جین:چقدر تنگ شدی دختر آهه
ا/ت:فیلیکس درش بیارر آهه درد دارهه
فیلیکس ضربه محکمی زد
فیلیکس: فیلیکس؟
ا/ت:ددی خواهش میکنم
فیلیکس:نمیشه
«ویو ا/ت»
اول با ضربه های اروم شروع کرد و هی محکم تر محکم تر کرد
بعد چند مین توم خالی کرد و بیرون کشید
خیلی درد داشتم ولی خوشحال بودم
فیلیکس:ا/ت معذرت میخوام
ا/ت:اشکالی نداره
منو کشید ت بغلش و با هم خوابیدم
╭──────── ᭄
┊ # JIN
┊ ##ONE_SHAT
┊ #AYUMI
┊𝖣𝗈𝗇'𝗍 𝖾𝗌𝗄𝗂 ☕🌿
╰►⌜ @bts_army1400 ⌟
۷.۶k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.