پارت۵
پارت۵
یجورایی خجالت کشیدم رزی اونو بهم گفت سرم رو پایین انداختم و خندیدم بعد از مدت کوچیکی به کارم رسیدم و به لی سه یون نکته : سه یون توی سریال زیبای حقیقی هست و خواننده است . زنگ زدم
(علامت لی سه یون ^)
_الو سه یون چطوری
^سلام خوبم چیه خبر خوبه یادی از ما کردی موسیقی هامو گوش میدی
_حالا این موضوع هارو ولش یه مرتیکه ای بهنام سوهو هست که به رزی آسیب رسونده
^ رزی کیه؟
_دوست دخترمه
^چرا به ما نگفتی
_ سه یوننننن بزار حرفم کامل شه
^ باشه ببخشید آدرس یا شماره ای ازش نداری بدم به دوستام تتوشو در بیارن
_نه ندارم چرا چرا وایسا یه شماره دارم برات می فرستم
^بگو حفظ کنم .
_....۰۹۱۲اینه بهم خبر بده
^حتمااا بای . تلفن تموم شد
ویو رزی
هیچی دیگه پاشدم لباسم رو عوض کردم داشتم لباسم رو می نداختم لباسشویی که گرمایی لای پام حس کردم پریود شدم پد نداشتم دستمال بردم و به سرویس رفتم و کار های لازم رو کردم رفتم پایین از اجوما پرسیدم پد داریم یا نه بعد بهم ۱۰ تا پد داد گفت این ها رو استفاده کن تا باز برات بیارم. تشکری کردم پد ها رو زیر دلم قایم کردم و به اتاقم رفتم پد گذاشتم بیرون اومدم حالم خوب نبود تهیونگ هم خونه نبود برای همین نهار نخوردم و خوابیدم
پرش زمانی به موقع اومدن تهیونگ
_سل..ام ع..عش قمم
+سلام چطوری حالت خوبه
_با تو خوب میشم بعد افتاد توبغلم و من افتادم رو تخت داشت منحرف بازی در میاورد که زدم تو برجکش و گفتم +من پریودم و برای خودم ریز ریز خندیدم
_ حیف شد دلم می خواستت هوفففففف
اجوما صدامون کرد برا شام
رفتم پایین و با صحنهای مواجه شدم دوگبوگی با اینوکی و برای دسر کلی موچی برای نوشیدنی هم اسموتی توت فرنگی با سس شکلاتی با سرعت به بغل تهیونگ رفتم چون مست بود و من خنگ یادم نبود باهم افتادیم زمین
_ ب..یبی گرل چ.ی میکنی
+او ببخشید یادم رفت تو حالت خوب نیست
_ منن حال. .لم خوبهه
+گفتم بیا سر میز بشینیم
تهیونگ رو کمک کردم تا بشینه رو میز و.......
بیا پایین
بازم بیااااا
بازم بیااااا
لایک کن داداشم من برات وقت میزارم پس لایک کن
یجورایی خجالت کشیدم رزی اونو بهم گفت سرم رو پایین انداختم و خندیدم بعد از مدت کوچیکی به کارم رسیدم و به لی سه یون نکته : سه یون توی سریال زیبای حقیقی هست و خواننده است . زنگ زدم
(علامت لی سه یون ^)
_الو سه یون چطوری
^سلام خوبم چیه خبر خوبه یادی از ما کردی موسیقی هامو گوش میدی
_حالا این موضوع هارو ولش یه مرتیکه ای بهنام سوهو هست که به رزی آسیب رسونده
^ رزی کیه؟
_دوست دخترمه
^چرا به ما نگفتی
_ سه یوننننن بزار حرفم کامل شه
^ باشه ببخشید آدرس یا شماره ای ازش نداری بدم به دوستام تتوشو در بیارن
_نه ندارم چرا چرا وایسا یه شماره دارم برات می فرستم
^بگو حفظ کنم .
_....۰۹۱۲اینه بهم خبر بده
^حتمااا بای . تلفن تموم شد
ویو رزی
هیچی دیگه پاشدم لباسم رو عوض کردم داشتم لباسم رو می نداختم لباسشویی که گرمایی لای پام حس کردم پریود شدم پد نداشتم دستمال بردم و به سرویس رفتم و کار های لازم رو کردم رفتم پایین از اجوما پرسیدم پد داریم یا نه بعد بهم ۱۰ تا پد داد گفت این ها رو استفاده کن تا باز برات بیارم. تشکری کردم پد ها رو زیر دلم قایم کردم و به اتاقم رفتم پد گذاشتم بیرون اومدم حالم خوب نبود تهیونگ هم خونه نبود برای همین نهار نخوردم و خوابیدم
پرش زمانی به موقع اومدن تهیونگ
_سل..ام ع..عش قمم
+سلام چطوری حالت خوبه
_با تو خوب میشم بعد افتاد توبغلم و من افتادم رو تخت داشت منحرف بازی در میاورد که زدم تو برجکش و گفتم +من پریودم و برای خودم ریز ریز خندیدم
_ حیف شد دلم می خواستت هوفففففف
اجوما صدامون کرد برا شام
رفتم پایین و با صحنهای مواجه شدم دوگبوگی با اینوکی و برای دسر کلی موچی برای نوشیدنی هم اسموتی توت فرنگی با سس شکلاتی با سرعت به بغل تهیونگ رفتم چون مست بود و من خنگ یادم نبود باهم افتادیم زمین
_ ب..یبی گرل چ.ی میکنی
+او ببخشید یادم رفت تو حالت خوب نیست
_ منن حال. .لم خوبهه
+گفتم بیا سر میز بشینیم
تهیونگ رو کمک کردم تا بشینه رو میز و.......
بیا پایین
بازم بیااااا
بازم بیااااا
لایک کن داداشم من برات وقت میزارم پس لایک کن
۴.۶k
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.