تصور میکردم دیگر به او فکر نمیکنم

تصور می‌کردم دیگر به او فکر نمی‌کنم ؛
اما کافی بود لحظه‌ای در محلی ؛ اندکی آرام‌
تنها شوم تا دوباره یادِ او به سراغم بیاید . .



- #دوریات
دیدگاه ها (۰)

از هر چه دارم چشم می‌پوشماگر دنیا يک شبمرا زانو به زانوى تو ...

"ای کاش ماهی کوچیکی بودم تویِ آبیِ رگ‌های دستت🐟💙"#گفت‌نیا #خ...

گویند دَمی‌ست زندگـے ، دریابَش . >>

-کلمہ‌هام پشتِ دادُ فریاد ، گُم میشه، مثِ یه رادیو که افتاده...

من ، عاشق تو شده ام . خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم...

من ، عاشق تو شده ام . خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط