نمی دانم چه در توست

نمی دانم چه در توست
که می بندد و
می گشاید..
تنها می دانم
چیزی در من هست که می داند
چشمان تو
ریشه دارتر از
هر گل سرخ است ...

#احمدرضااحمدی
دیدگاه ها (۱)

نیستی فصل ها گم شده اند نه ز باران خبری،نه ز یلدا،نه ز پاییز...

ﺷﺮﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻧﮕﺎﻫﺖ نکنمﮔﻔﺘﻢ ﭼَﺸﻢﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻧـﻈﺮﯼﺩﻋﻮﺍ ﺷﺪ ...

هیچ و باد است جهانگفتی و باور کردیکاش یک روز به اندازه هیچغم...

یک نفر هست ؛که خودش نیست ولی خاطره اش ،صبحِ هر روز مرا ،سخت ...

جانِ جانانم... C᭄ نمی دانم ..#تـღـو ↬ را به اندازه‌ی نفسم دو...

می گویند در خواب هایم هذیان می‌گویم.اما هیچکس نمی داند با تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط