خسته ام از بودن هایی که

خسته ام از بودن هایی که
از هزاران نبودن بدتر است!
بساط دو رنگی خود را جمع کنید!
آنقدر احساسم ترک برداشته است
که با هیچ دوست داشتنی دیگر به هم بند نمی خورد !
عشق و دوست داشتم که از دهان افتاد
دیگر به کام هیچ دلی نمی نشیند
دیدگاه ها (۳)

رویای تو جهانِ بی‌پایانو دوست‌داشتن‌ات طعم انارهای چیده شده‌...

و چشم های تـوهمان کافه ی دنجی استکه قهوه ☕️ هایش حرف ندارد.

یک دستدر جیبِ چپدست دیگردر جیبِ راست،این اندوهِ آشناتصویرِ پ...

عشق چیزی جز خود نمی‌بخشد،و چیزی جز خود نمی‌گیرد.عشق به چنگ ن...

رمان جونکوک ( عمارت ارباب )

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط