گفته بودی

گفته بودی ..
زیر پنجره ی اتاقت ..
منتظرت میمانم ..
سرد است ..
کمی زودتر ..
خودی نشان ده ..
بیا و بنگر ..
تمامِ پنجره ها را ..
برایت باز گذاشته ام ..
درِ کدام خانه گرمت کرد ..
که دیگر خیالِ آمدن ..
سراغِ پنجره ی مرا ..
به سر نداری جانکم ..


#فاطمه_آشوب

telegram.me/fatemeh_ashob
دیدگاه ها (۱۸)

دردآورِ آدمی ..که بخوآد ..زندگی کنه ..ولی بش ..مجال داده نشه...

من برای تو ..دیگر آن پاییزِ ..زیبا نیستم ..جایم را ..بهاری گ...

کآش همان طور ..که امروزم ..جمعه بودنش را ..فراموش کرده ام .....

گاهی وقتا که هستی ..و چیزی درست نیست ..میگی برم تا درست بشه ...

(زخم‌های ناگشوده) حالا که مرا نداری، چه کسی پرده‌های غبارگرف...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط