عشق بی رحم پارت 13
جیمین: اگه لازم باشه می کشمت فهمیدی لازم باشه میمیری هرزه خانوم (عربده و جدی)
لیا: خفه شو عوضی من هرزه نیستم اگه بخاطر اون یونگی عوضی نبود الان اینجا نبودیم( بچه ها لیا فهمیدم چه سوتی داد)
جونگ کوک: چی اگه بخاطر مین یونگی نبود الان اینجا نبودین ها جواب بده آشغال (عربده)
لیا: منظو منظورم اینکه اگه اصرار نداشته بیایم خونه جنگلی الان اینجا نبودیم (لکنت)
جونگ کوک: داری عین سگ دورغ میگی باشه پس زنگ بزن به جانگ هوسوک ببینم (سرد و جدی)
لیا: چرا باید زنگ بزنم ها بابامو بکشی اگه منو بکشی زنگ نمیزنم (جدی)
جیمین: اوه خانوم چه جدی شد تا اسم باباشو آوردیم خب چیکار کنیم میا رو عذاب بدیم یا نه زنگ میزنی (سرد و پوزخند)
لیا: باشه زنگ میزنم
جونگ کوک: باشه هرزه خوب (جدی)
مکالمه لیا و جهیوپ
جونگ کوک: بزار روی اسپیکر
لیا: باشه
جهیوپ: بله بفرمایید
لیا: بابا منم لیا (بغض)
جهیوپ : لیا هزار گفتم وقتی داری با من حرف میزنی بغض نکن مگه بچه ای (جدی و سرد)
لیا: بابا من بهت نیاز دارم
جهیوپ: باز چیشده ها خسته ام کردی ای کاش تو میمیردی توی شکمه مامانت (گایز هوپی داشته فیلم بازی می کرد)
لیا: بابا اینجوری نگو من کاری نکردم به حرفم گوش کن
جهیوپ: خفه شو هر دفعه میگی کاری نکردم لعنت بهت تو نجسی به خاطر تو مامانت مرد ازت منتفرم نمیخوام صداتو بشنوم خدافظ
لیا: بابا تورخدا قطع نکن بابا بابا الو قطع کرد
جیمین: هه وای جونگ کوک دیدی چه حرفای بهش زد خب قطع کرد زنگ بزن به یونگی زود (جدی و سرد)
مکالمه لیا و یونگی و روی اسپیکر هستش
یونگی: بله بفرمایید (سرد)
لیا: الو عمو یونگی منم لیا عم (اینجا یونگی حرفه لیا قطع میکنه)
یونگی: لیا بعد زنگ بزن کار دارم بای
لیا: اینم قطع کرد به حرف تون گوش دادم تورخدا کاری به میا نداشته باشین به جاش هر کاری که میخوان با منم بکنین (گریه)
جونگ کوک: باشه کاری به میا نداریم ولی تو باید بری خونه ی جیمین (جدی و سرد)
لیا: چی 😳
جونگ کوک: گفتم اگه میخوای کاری با میا نداشته باشیم باید بری عمارت جیمین البته دو روز دیگه (جدی سرد)
لیا: خفه شو عوضی من هرزه نیستم اگه بخاطر اون یونگی عوضی نبود الان اینجا نبودیم( بچه ها لیا فهمیدم چه سوتی داد)
جونگ کوک: چی اگه بخاطر مین یونگی نبود الان اینجا نبودین ها جواب بده آشغال (عربده)
لیا: منظو منظورم اینکه اگه اصرار نداشته بیایم خونه جنگلی الان اینجا نبودیم (لکنت)
جونگ کوک: داری عین سگ دورغ میگی باشه پس زنگ بزن به جانگ هوسوک ببینم (سرد و جدی)
لیا: چرا باید زنگ بزنم ها بابامو بکشی اگه منو بکشی زنگ نمیزنم (جدی)
جیمین: اوه خانوم چه جدی شد تا اسم باباشو آوردیم خب چیکار کنیم میا رو عذاب بدیم یا نه زنگ میزنی (سرد و پوزخند)
لیا: باشه زنگ میزنم
جونگ کوک: باشه هرزه خوب (جدی)
مکالمه لیا و جهیوپ
جونگ کوک: بزار روی اسپیکر
لیا: باشه
جهیوپ: بله بفرمایید
لیا: بابا منم لیا (بغض)
جهیوپ : لیا هزار گفتم وقتی داری با من حرف میزنی بغض نکن مگه بچه ای (جدی و سرد)
لیا: بابا من بهت نیاز دارم
جهیوپ: باز چیشده ها خسته ام کردی ای کاش تو میمیردی توی شکمه مامانت (گایز هوپی داشته فیلم بازی می کرد)
لیا: بابا اینجوری نگو من کاری نکردم به حرفم گوش کن
جهیوپ: خفه شو هر دفعه میگی کاری نکردم لعنت بهت تو نجسی به خاطر تو مامانت مرد ازت منتفرم نمیخوام صداتو بشنوم خدافظ
لیا: بابا تورخدا قطع نکن بابا بابا الو قطع کرد
جیمین: هه وای جونگ کوک دیدی چه حرفای بهش زد خب قطع کرد زنگ بزن به یونگی زود (جدی و سرد)
مکالمه لیا و یونگی و روی اسپیکر هستش
یونگی: بله بفرمایید (سرد)
لیا: الو عمو یونگی منم لیا عم (اینجا یونگی حرفه لیا قطع میکنه)
یونگی: لیا بعد زنگ بزن کار دارم بای
لیا: اینم قطع کرد به حرف تون گوش دادم تورخدا کاری به میا نداشته باشین به جاش هر کاری که میخوان با منم بکنین (گریه)
جونگ کوک: باشه کاری به میا نداریم ولی تو باید بری خونه ی جیمین (جدی و سرد)
لیا: چی 😳
جونگ کوک: گفتم اگه میخوای کاری با میا نداشته باشیم باید بری عمارت جیمین البته دو روز دیگه (جدی سرد)
۵.۰k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.