خموش و گوشه نشینم مگر نگاه توام

خموش و گوشه نشینم، مگر نگاه توام؟
لطیف و دور گریزی، مگر خیال منی؟

| سیمین بهبهانی |


#عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

فارغ از غمم چه بنشستی،چرا دل مرا بشکستی؟همچو من، تو مستی#می‌...

انار بودیم...به هم که می رسیدیمجانمان، ترک بر می داشتتو از خ...

از آخرین باری که سمت کاغذ و خودکارم رفته ام و حس کردم که میت...

من رسول حسرتمتو خدای آرزوتو به ماه رفته ایمن به آه...| مصطفی...

چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منیچو جان، ‌نهان شده در جسم ...

‍  🌙کاش امشب یک قراری داشتیم ...بی تو حتــی واژه ها گم می شو...

شاعر یزدان رستمی اصل

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط