انار بودیم

انار بودیم...
به هم که می رسیدیم
جانمان، ترک بر می داشت
تو از خنده...
و من سینه چاکی که باز غیرتی شده!

| حمید جدیدی |
دیدگاه ها (۱)

شانه کمتر زن که ترسم تار زلفت بشکندتار زلف توست، اما رشته ی ...

دیر یا زود عاشق یکی مثل من میشی،یکی که مثل همه ی دخترا دلش ب...

فارغ از غمم چه بنشستی،چرا دل مرا بشکستی؟همچو من، تو مستی#می‌...

خموش و گوشه نشینم، مگر نگاه توام؟لطیف و دور گریزی، مگر خیال ...

گر چـه تمـام بـودنـم گمشده در نبودنت غـرقِ محال می شوم ، خام...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط