پیشی وحشی من 🤍🍊
شوگا : دارم میگم کدوم گ.ری بودی ؟ ( با داد )
ا.ت : چرا داد میزنی گفتم ک با لونا سینما بودم
شوگا : گ.ه خوردی من خ. نیستم درست بگو کدوم خراب ش.ه ای بودی ( با داد )
ا.ت : اهههههههههه اقا رفته بودم بار ( با گریه )
شوگا : پس چرا دورغ میگی هااااا فکر کردی من خ.م بار چه گ.هی خوردی ک نمیگفتی ( با داد )
ا.ت : کاری نکردم فقط با لونا رفتم بار نمیگفتم چون نمیزاشتی برم ( با گریه )
شوگا : با این ک میدونستی نمیزار باز رفتی ( با داد )
ا.ت : دوست داشتم رفتم اه ( با داد و گریه )
شوگا: گ.شو هر جا دوست داری برو گ.شو ( با داد و بغض )
ا.ت :... میرم نترس میرم ( با گریه )
* کوبیدن در *
ویو ا.ت
من عاشق شوگا ام خیلی دوسش دارم ولی وقتی عصبی میشه واقعا ترسناک میشه و نمیتونه خودش رو کنترول کنه من ناراحت نیستم از دستش ولی خوب ... اون به من اعتماد نداره امشب بهتر برم خونه لونا ای بابا گوشیم جامونده ماشین لونا اه بهتر با باجه تلفن زنگ بزنم
* بوق خوردن*
ا.ت : الو لونا کجای ؟
لونا : من خونه ته ته چطور؟
ا.ت : اها... هیچی .. فقط خواستم ببینم رسیدی خونه یا نه
لونا: اره امشب پیش ته ته جونم میمونم تو چی رسیدی شوگا چیزی نگفت؟
ا.ت : اره رسیدم سر کوچه ام میگم گوشی من تو ماشین تو مونده
لونا: اره
ا.ت : باش من برم بابای
لونا : بابای
خوب خونه لونا کنکله بزار ببینم جیمین خونس
* بوق خوردن *
ا.ت : الو سلوم
جیمین : سلام ا.ت کوچولو
ا.ت : کجای اوپا
جیمین : خونه چیزی شده صدات گرفته
ا.ت : اوپا من دارم میام خونت میام اونجا بهت میگم
جیمین : باش منتظرم
( دو روز خونه جیمین موندی )
جیمین : بشینید اروم باهم حرف بزنید دعوا نکنید
ا.ت : باشه اوپا
جیمین : براش نارنگی بخر از دلش در بیار
ا.ت : یاااااا اون باید برای من بگیره
جیمین : حرف گوش کن
ا.ت : باش اوپا من رفتم ببخشید مزاحم تو و جانا شدم
جیمین : فدا سرت جوجه
ا.ت : بابای از طرف من جانا اُنی رو ببوس
جیمین : بابای باش
* باز کردن در *
ا.ت : شوگا
شوگا : کجا بودی ؟ ( دیدی چشم هاش کل قرمز شده و زیر چشمام گوده صداشم میلرزید )
ا.ت: خونه جیمین اوپا
شوگا : مگه قرار نبود هر چی شد شب خونه خودمون باشی ؟
ا.ت : تو بهم گفتی گ.شم بیرون
شوگا : من یه ز.ی زدم تو چرا گوش میدی
ا.ت : چرا اینطوری شدی؟
شوگا : من میتونم بدون تو بخوابم
ا.ت : نه
شوگا : من میتونم بدون تو غذا بخورم ؟
ا.ت : نه
شوگا : من میتونم بدون تو بخندم ؟
ا.ت : نه
شوگا اصلا اینا ولش من بدون تو میتونم زندگی کنم ؟
ا.ت : ....
شوگا : نه نمیتونم پس هیچ وقت اینطوری نرو داشتم میمیردم از نگرانی من بدون تو از بین میرم ... ببخشید خیلی خیلی ببخشید من معذرت میخواب ببخشید بیبی
ا.ت : منم باید معذرت خواهی کنم باید بهت میگفتم ببخشید شوگا
شوگا : خیلی دوست دارم ا.ت
ا.ت : من بیشتر
شوگا : من بیشتر
( نذاشت حرف بزنی لبش رو گذاشت رو لبت و هم دیگه رو بوسیدین )
ا.ت : همیشه همین کارو میکنی
شوگا : بیا بغلم بیبی
ا.ت : بوش ... شوگا
شوگا: جونم
ا.ت : برات نارنگی خریدم
شوگا : یااااااا مرسی بیبی بیا بریم بخوریم :)
ا.ت : باش بریم :)
پایان🤍🍊
ا.ت : چرا داد میزنی گفتم ک با لونا سینما بودم
شوگا : گ.ه خوردی من خ. نیستم درست بگو کدوم خراب ش.ه ای بودی ( با داد )
ا.ت : اهههههههههه اقا رفته بودم بار ( با گریه )
شوگا : پس چرا دورغ میگی هااااا فکر کردی من خ.م بار چه گ.هی خوردی ک نمیگفتی ( با داد )
ا.ت : کاری نکردم فقط با لونا رفتم بار نمیگفتم چون نمیزاشتی برم ( با گریه )
شوگا : با این ک میدونستی نمیزار باز رفتی ( با داد )
ا.ت : دوست داشتم رفتم اه ( با داد و گریه )
شوگا: گ.شو هر جا دوست داری برو گ.شو ( با داد و بغض )
ا.ت :... میرم نترس میرم ( با گریه )
* کوبیدن در *
ویو ا.ت
من عاشق شوگا ام خیلی دوسش دارم ولی وقتی عصبی میشه واقعا ترسناک میشه و نمیتونه خودش رو کنترول کنه من ناراحت نیستم از دستش ولی خوب ... اون به من اعتماد نداره امشب بهتر برم خونه لونا ای بابا گوشیم جامونده ماشین لونا اه بهتر با باجه تلفن زنگ بزنم
* بوق خوردن*
ا.ت : الو لونا کجای ؟
لونا : من خونه ته ته چطور؟
ا.ت : اها... هیچی .. فقط خواستم ببینم رسیدی خونه یا نه
لونا: اره امشب پیش ته ته جونم میمونم تو چی رسیدی شوگا چیزی نگفت؟
ا.ت : اره رسیدم سر کوچه ام میگم گوشی من تو ماشین تو مونده
لونا: اره
ا.ت : باش من برم بابای
لونا : بابای
خوب خونه لونا کنکله بزار ببینم جیمین خونس
* بوق خوردن *
ا.ت : الو سلوم
جیمین : سلام ا.ت کوچولو
ا.ت : کجای اوپا
جیمین : خونه چیزی شده صدات گرفته
ا.ت : اوپا من دارم میام خونت میام اونجا بهت میگم
جیمین : باش منتظرم
( دو روز خونه جیمین موندی )
جیمین : بشینید اروم باهم حرف بزنید دعوا نکنید
ا.ت : باشه اوپا
جیمین : براش نارنگی بخر از دلش در بیار
ا.ت : یاااااا اون باید برای من بگیره
جیمین : حرف گوش کن
ا.ت : باش اوپا من رفتم ببخشید مزاحم تو و جانا شدم
جیمین : فدا سرت جوجه
ا.ت : بابای از طرف من جانا اُنی رو ببوس
جیمین : بابای باش
* باز کردن در *
ا.ت : شوگا
شوگا : کجا بودی ؟ ( دیدی چشم هاش کل قرمز شده و زیر چشمام گوده صداشم میلرزید )
ا.ت: خونه جیمین اوپا
شوگا : مگه قرار نبود هر چی شد شب خونه خودمون باشی ؟
ا.ت : تو بهم گفتی گ.شم بیرون
شوگا : من یه ز.ی زدم تو چرا گوش میدی
ا.ت : چرا اینطوری شدی؟
شوگا : من میتونم بدون تو بخوابم
ا.ت : نه
شوگا : من میتونم بدون تو غذا بخورم ؟
ا.ت : نه
شوگا : من میتونم بدون تو بخندم ؟
ا.ت : نه
شوگا اصلا اینا ولش من بدون تو میتونم زندگی کنم ؟
ا.ت : ....
شوگا : نه نمیتونم پس هیچ وقت اینطوری نرو داشتم میمیردم از نگرانی من بدون تو از بین میرم ... ببخشید خیلی خیلی ببخشید من معذرت میخواب ببخشید بیبی
ا.ت : منم باید معذرت خواهی کنم باید بهت میگفتم ببخشید شوگا
شوگا : خیلی دوست دارم ا.ت
ا.ت : من بیشتر
شوگا : من بیشتر
( نذاشت حرف بزنی لبش رو گذاشت رو لبت و هم دیگه رو بوسیدین )
ا.ت : همیشه همین کارو میکنی
شوگا : بیا بغلم بیبی
ا.ت : بوش ... شوگا
شوگا: جونم
ا.ت : برات نارنگی خریدم
شوگا : یااااااا مرسی بیبی بیا بریم بخوریم :)
ا.ت : باش بریم :)
پایان🤍🍊
۱۴.۳k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.