نقاش دریای🦋🥺
نقاش دریای🦋🥺
.・゜ویو ا. ت゜・
رفتیم با سوجین لباسی که گفت رو بگیریم ولی از شانس گوه جورج پسرونه نداشت
سوجین:ا ت الان بهش چی بگیم
ا ت:دادش توعه من برم بگم
سوجین:ا.ن رو تو کراش داره نه من
ا. ت:غلط خورده، خودم میرم میگیم
رفتیم بیرون دیدم جورج نشسته روی یکی از صندلی های پاساژ رفتیم از پشت بهش زدم و گفتم :جذاب برای تو لباس ست مارو نداره چی کار کنیم.
جورج:خب نخرید
ا. ت: خب خریدیم دیگه بیا من برای تو یه چی بگیریم.
جورج:باش
رفتم سوجین رو برداشتم رفتیم برای جورج یه لباس خریدیم. بعدشم از پاساژ رفتیم بیرون
ا. ت:نظرتون چیه بریم یه چی بخوریم.
جورج :من گشنمه بیا بریم یه چی بخوریم
سوجین:شکمو ها
ا ت:خودشم گشنشه ها
سوجین:قبول بریم
جورج:من یه جای خوب سراغ دارم بریم اونجا
ا ت:بریم ممممم من دارم از گرسنگی میمیرمممممممممممم
جورج ماشین رو روشن کرد رفتیم غذا خوردیم بعد برگشتیم خونه هامون تا فردا
آره عزیزان تا فردا پارتی بعد
.・゜ویو ا. ت゜・
رفتیم با سوجین لباسی که گفت رو بگیریم ولی از شانس گوه جورج پسرونه نداشت
سوجین:ا ت الان بهش چی بگیم
ا ت:دادش توعه من برم بگم
سوجین:ا.ن رو تو کراش داره نه من
ا. ت:غلط خورده، خودم میرم میگیم
رفتیم بیرون دیدم جورج نشسته روی یکی از صندلی های پاساژ رفتیم از پشت بهش زدم و گفتم :جذاب برای تو لباس ست مارو نداره چی کار کنیم.
جورج:خب نخرید
ا. ت: خب خریدیم دیگه بیا من برای تو یه چی بگیریم.
جورج:باش
رفتم سوجین رو برداشتم رفتیم برای جورج یه لباس خریدیم. بعدشم از پاساژ رفتیم بیرون
ا. ت:نظرتون چیه بریم یه چی بخوریم.
جورج :من گشنمه بیا بریم یه چی بخوریم
سوجین:شکمو ها
ا ت:خودشم گشنشه ها
سوجین:قبول بریم
جورج:من یه جای خوب سراغ دارم بریم اونجا
ا ت:بریم ممممم من دارم از گرسنگی میمیرمممممممممممم
جورج ماشین رو روشن کرد رفتیم غذا خوردیم بعد برگشتیم خونه هامون تا فردا
آره عزیزان تا فردا پارتی بعد
۲۴.۱k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.