تمسخر یا مزاح؟!
تمسخر یا مزاح؟!
شاید برتر باشند!
خدای متعال انسان را آفرید و ارزشی ویژه برای او قرار داد و او را اشرف مخلوقات عالم نامید. این آفریده والا مقام برای خداوند ارزشی ویژه دارد و دوست ندارد کسی شأن انسانی وی را لکهدار سازد.
از این روی به انسانها طریقه برخورد صحیح داشتن با یکدیگر را آموزش داده و به آنان فرمان میدهد مبادا یکدیگر را به بهانههای ظاهری مسخره کنید که شما از کنه وجود یکدیگر بیاطلاع هستید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانی زنانِ [دیگر] را [ریشخند کنند]، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و از یکدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقب های زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»(حجرات/11)
در الدر المنثور آمده است که این آیه درباره عدهای از بنی تمیم نازل شد که بلال، سلمان، عمار، خباب، صهیب، ابن فهیره و سالم مولای ابی حذیفه را مسخره میکردند.
انسان چهار سرمایه دارد که همه آنها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال، ناموس، آبرو
و طبرسی در مجمع البیان میگوید: آیه درباره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده که گوشش سنگین بود و هر وقت وارد مسجد میشد مردم به او راه میدادند تا نزدیک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد، و در آنجا بنشیند تا صدای آن جناب را بشنود.
روزی گویا برای نماز صبح وارد مسجد شد و هنوز هوا تاریک بود، و مردم از نماز فارغ شده بودند، و هر کس در جای خود نشسته بود، او شروع کرد از سر و گردن مردم رد شدن، و میگفت راه بدهید راه بدهید، تا رسید به مردی. آن مرد گفت: تو مگر بیش از یک جا میخواهی؟ خوب همین جا بنشین. قیس در حالی که سخت ناراحت بود، همانجا پشت سر آن مرد نشست، وقتی هوا روشن شد پرسید : این کیست؟
گفت: من فلانیم. ثابت گفت آهان پسر فلان زنی! و نام مادرش را برد. و این رسم جاهلیت بود که مردم را با نام بردن از مادرشان سرزنش میکردند. آن مرد سرش را از خجالت پایین انداخت، و در اینجا بود که این آیه نازل شد.
کلمه «سخریه» که مبدأ اشتقاق کلمه «یسخر» است، به معنای استهزاء میباشد.
استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشارهای کنی، و یا عملاً تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند.
مسخره کردن دیگران
جمله «عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ» حکمت نهی را بیان میکند و آنچه از سیاق استفاده میشود این است که میخواهد بفرماید: هیچ کسی را مسخره نکنید، چون ممکن است آن کس نزد خدا از شما بهتر باشد.
در اینجا مخاطب مۆمنانند، اعم از مردان و زنان، قرآن به همه هشدار میدهد که از این عمل زشت بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و سخریه همان حس خود برتربینی و کبر و غرور است که عامل بسیاری از جنگهای خونین در طول تاریخ بوده است.
و این خود برتربینی بیشتر از ارزشهای ظاهری و مادی سرچشمه میگیرد. مثلا فلان کس خود را از دیگری ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیلهای سرشناستر میشمرد، و احیاناً این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به سخریه میکند، در حالی که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگی به پاکی قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد.
هیچ کس نمیتواند بگوید: من در پیشگاه خدا از فلان کس برترم، و به همین دلیل تحقیر دیگران و خود را برتر شمردن یکی از بدترین کارها، و زشترین عیوب اخلاقی است که بازتاب آن در تمام زندگی انسانها ممکن است آشکار شود.
استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشارهای کنی، و یا عملا تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند
ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ. کپی فقط و فقط با لینک بلامانع است!
صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه
http://line.me/ti/p/%40exu2771t
تلگرام بچه شیعه
https://telegram.me/joinchat/A3M_xzucDavDm3hNLGU8fw
حضرت علی(ع):هر چیزی زکاتی دارد٬زکات علم یاد دادن به دیگران است. در ثواب نشر شریک با
شاید برتر باشند!
خدای متعال انسان را آفرید و ارزشی ویژه برای او قرار داد و او را اشرف مخلوقات عالم نامید. این آفریده والا مقام برای خداوند ارزشی ویژه دارد و دوست ندارد کسی شأن انسانی وی را لکهدار سازد.
از این روی به انسانها طریقه برخورد صحیح داشتن با یکدیگر را آموزش داده و به آنان فرمان میدهد مبادا یکدیگر را به بهانههای ظاهری مسخره کنید که شما از کنه وجود یکدیگر بیاطلاع هستید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَی أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَی أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانی زنانِ [دیگر] را [ریشخند کنند]، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و از یکدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقب های زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»(حجرات/11)
در الدر المنثور آمده است که این آیه درباره عدهای از بنی تمیم نازل شد که بلال، سلمان، عمار، خباب، صهیب، ابن فهیره و سالم مولای ابی حذیفه را مسخره میکردند.
انسان چهار سرمایه دارد که همه آنها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال، ناموس، آبرو
و طبرسی در مجمع البیان میگوید: آیه درباره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده که گوشش سنگین بود و هر وقت وارد مسجد میشد مردم به او راه میدادند تا نزدیک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد، و در آنجا بنشیند تا صدای آن جناب را بشنود.
روزی گویا برای نماز صبح وارد مسجد شد و هنوز هوا تاریک بود، و مردم از نماز فارغ شده بودند، و هر کس در جای خود نشسته بود، او شروع کرد از سر و گردن مردم رد شدن، و میگفت راه بدهید راه بدهید، تا رسید به مردی. آن مرد گفت: تو مگر بیش از یک جا میخواهی؟ خوب همین جا بنشین. قیس در حالی که سخت ناراحت بود، همانجا پشت سر آن مرد نشست، وقتی هوا روشن شد پرسید : این کیست؟
گفت: من فلانیم. ثابت گفت آهان پسر فلان زنی! و نام مادرش را برد. و این رسم جاهلیت بود که مردم را با نام بردن از مادرشان سرزنش میکردند. آن مرد سرش را از خجالت پایین انداخت، و در اینجا بود که این آیه نازل شد.
کلمه «سخریه» که مبدأ اشتقاق کلمه «یسخر» است، به معنای استهزاء میباشد.
استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشارهای کنی، و یا عملاً تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند.
مسخره کردن دیگران
جمله «عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ» حکمت نهی را بیان میکند و آنچه از سیاق استفاده میشود این است که میخواهد بفرماید: هیچ کسی را مسخره نکنید، چون ممکن است آن کس نزد خدا از شما بهتر باشد.
در اینجا مخاطب مۆمنانند، اعم از مردان و زنان، قرآن به همه هشدار میدهد که از این عمل زشت بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و سخریه همان حس خود برتربینی و کبر و غرور است که عامل بسیاری از جنگهای خونین در طول تاریخ بوده است.
و این خود برتربینی بیشتر از ارزشهای ظاهری و مادی سرچشمه میگیرد. مثلا فلان کس خود را از دیگری ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیلهای سرشناستر میشمرد، و احیاناً این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به سخریه میکند، در حالی که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگی به پاکی قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد.
هیچ کس نمیتواند بگوید: من در پیشگاه خدا از فلان کس برترم، و به همین دلیل تحقیر دیگران و خود را برتر شمردن یکی از بدترین کارها، و زشترین عیوب اخلاقی است که بازتاب آن در تمام زندگی انسانها ممکن است آشکار شود.
استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشارهای کنی، و یا عملا تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند
ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ. کپی فقط و فقط با لینک بلامانع است!
صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه
http://line.me/ti/p/%40exu2771t
تلگرام بچه شیعه
https://telegram.me/joinchat/A3M_xzucDavDm3hNLGU8fw
حضرت علی(ع):هر چیزی زکاتی دارد٬زکات علم یاد دادن به دیگران است. در ثواب نشر شریک با
۸۲۱
۱۹ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.