آدم و حوا در بهشت
#آدم_و_حوا_در_بهشت
سپس خداوند مهربان، آدم و حوا را در بهشت جای داد.(8)
نخستین چیزی که در بهشت، آدم و حوا را مجذوب خویش ساخت، هوای پاک، ملایم، لطیف و عطر آگین آن بود. آنگاه روشنایی دل انگیز آفتاب که همه جا، چون فرشی زرین، گسترده بود. هوا نیز نه گرم و نه سرد و همیشه بهار بود. دیگر، رنگارنگی موجودات به ویژه چشم نوازی و تنوع گیاهان، چشمه ساران، دریاچه ها، آبگیرها، کوهها، تپه ها، جنگلها، باغها و خلنگزارها، و نیز فراوانی میوه ها و خوردنیها و آشامیدنیها بود.
آدم و حوا، پا به پای یکدیگر، به گردش و کشف زیباییهای بهشت پرداختند: گاه از بیدستانهای بسیار می گذشتند که بر دو سوی جویبارهای زلال سایه انداختند و شاخساران افشان خود را در آینه آب رها کرده بودند. گاه به هامونی گسترده می رسیدند که سراسر آن از خلنگهای معطر و بابونه ها و گلهای سپید و نیز زنبقها و لاله ها و شقایقها انباشته بود؛ با چشم اندازی سرشار از ترکیب جادویی رنگها که با نوازش نسیم هر رنگ می باخت و رنگ می برد. گاه از گذرگاهی در میانه کوهساران می گذشتند؛ یا از دهانه غاری که صخره های اطراف آن پوششی زبرجدگون از سرخس داشت و از پیشانی غار تا زمین، آبشارانی نرم، به سان پرده ای از حریر، فروهشته بود. گاه در جنگلی انبوه و فشرده بود، زیر درختهای تناور و پر سایه، به جستجوی چشمه آبی می پرداختند. این درختان، با برگریزان زیبای خود، سطح شفاف چشمه های جنگلی را پنهان می داشتند و چه لطفی داشت آن هنگام که آدم یا حوا، برگها را با دست کنار می زدند و چهره خویش را در زلال آینه فام آن می شستند.
زیباتر از همه، دنیای پرهیاهوی جانداران، به ویژه پرندگان بود. مرغان بهشتی، با رنگ آمیزی خیره کننده و افسونگرانه بال و پرشان، جلوه ای شگرف داشتند و با آواز روح نواز خویش، نغمه هایی از موسیقی طبیعت را در فضا می پراکندند. تنوع شکل و اندازه آنها نیز بسیار دیدنی بود: برخی به کوچکی پروانه بودند و برخی به بزرگی عقابهای بال گستر دور پرواز که طنین صدایشان، تمام آغوش یک دره را از سیطره موسیقی می انباشت .
به جز پرندگان، موجودات زیبای دیگر، از آبزیان رنگارنگ گرفته تا خزندگان و چرندگان و وحوش همه و همه دیدنی بودند.
آن دو گاه ساعتها در کنار آبگیری می نشستند و حرکت ماهیان را در بلور واره آب می نگریستند. گاه با نوباوه زیبای غزالی در خلنگزارها می دویدند و او را تا کنار مادرش همراهی می کردند و سپس به تماشای شیر نوشیدنش از پستان مادر می ایستادند.»»»ادامه در کامنتها....»»»»
سپس خداوند مهربان، آدم و حوا را در بهشت جای داد.(8)
نخستین چیزی که در بهشت، آدم و حوا را مجذوب خویش ساخت، هوای پاک، ملایم، لطیف و عطر آگین آن بود. آنگاه روشنایی دل انگیز آفتاب که همه جا، چون فرشی زرین، گسترده بود. هوا نیز نه گرم و نه سرد و همیشه بهار بود. دیگر، رنگارنگی موجودات به ویژه چشم نوازی و تنوع گیاهان، چشمه ساران، دریاچه ها، آبگیرها، کوهها، تپه ها، جنگلها، باغها و خلنگزارها، و نیز فراوانی میوه ها و خوردنیها و آشامیدنیها بود.
آدم و حوا، پا به پای یکدیگر، به گردش و کشف زیباییهای بهشت پرداختند: گاه از بیدستانهای بسیار می گذشتند که بر دو سوی جویبارهای زلال سایه انداختند و شاخساران افشان خود را در آینه آب رها کرده بودند. گاه به هامونی گسترده می رسیدند که سراسر آن از خلنگهای معطر و بابونه ها و گلهای سپید و نیز زنبقها و لاله ها و شقایقها انباشته بود؛ با چشم اندازی سرشار از ترکیب جادویی رنگها که با نوازش نسیم هر رنگ می باخت و رنگ می برد. گاه از گذرگاهی در میانه کوهساران می گذشتند؛ یا از دهانه غاری که صخره های اطراف آن پوششی زبرجدگون از سرخس داشت و از پیشانی غار تا زمین، آبشارانی نرم، به سان پرده ای از حریر، فروهشته بود. گاه در جنگلی انبوه و فشرده بود، زیر درختهای تناور و پر سایه، به جستجوی چشمه آبی می پرداختند. این درختان، با برگریزان زیبای خود، سطح شفاف چشمه های جنگلی را پنهان می داشتند و چه لطفی داشت آن هنگام که آدم یا حوا، برگها را با دست کنار می زدند و چهره خویش را در زلال آینه فام آن می شستند.
زیباتر از همه، دنیای پرهیاهوی جانداران، به ویژه پرندگان بود. مرغان بهشتی، با رنگ آمیزی خیره کننده و افسونگرانه بال و پرشان، جلوه ای شگرف داشتند و با آواز روح نواز خویش، نغمه هایی از موسیقی طبیعت را در فضا می پراکندند. تنوع شکل و اندازه آنها نیز بسیار دیدنی بود: برخی به کوچکی پروانه بودند و برخی به بزرگی عقابهای بال گستر دور پرواز که طنین صدایشان، تمام آغوش یک دره را از سیطره موسیقی می انباشت .
به جز پرندگان، موجودات زیبای دیگر، از آبزیان رنگارنگ گرفته تا خزندگان و چرندگان و وحوش همه و همه دیدنی بودند.
آن دو گاه ساعتها در کنار آبگیری می نشستند و حرکت ماهیان را در بلور واره آب می نگریستند. گاه با نوباوه زیبای غزالی در خلنگزارها می دویدند و او را تا کنار مادرش همراهی می کردند و سپس به تماشای شیر نوشیدنش از پستان مادر می ایستادند.»»»ادامه در کامنتها....»»»»
۴.۷k
۱۵ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.