صدایم کن

صدایم کن
اعجاز من همین است
نیلوفر را به مرداب می بخشم
باران را به چشم های مرد خسته
شب را به گیسوان سیاه سیاه خودم
و تنم را به نوازش دست های همیشه مهربان تو
صدایم کن
تا چند لحظه دیگر آفتاب می زند
و من هنوز در آغوش تو نخفته ام

#نیکی_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۲)

همیشه حواسم پرت بود ، اما نه از تو ، همیشه حواسم جمع تو بود ...

دختره پست گذاشته: انگشتام یخ کرده!بعد یه یارو اومده زیرش کام...

ﺑﺎﺩﯼﺑﺬﺭ ﺗﻮ ﺭﺍﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ُ ﺭﻓﺖﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ُ ﺍﯾﻦﺭﯾﺸﻪ ﯼ ...

سرم را نه ظلم می تواند خم کند،نه مرگ،نه ترس!سرم فقط برای بوس...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

چندپارتی

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط