یه دختر رو به رومه...
یه دختر رو به رومه...
نگاش میکنم... نگام میکنه
میخندم... ولی نمیخنده
میخوام بخندونمش... ولی نمیخنده
حرف میزنم باهاش... جوابمو نمیده
نگاهش میکنم...
زیره چشمش چال شده..
یه غمی انگار تو صورتشه..
فقط نگام میکنه..
دلم براش میسوزه دختر جوونیه..
چرا اینجوری شده..
نمیدونم!
همینطور که نگاش میکنم..
اشک از چشام میلغزه رو گونه هام..
اونم داره اشک میریزه..
بهش گفتم گریه نکن..
خواستم اشک هاشو پاک کنم..
دستم خورد به آینه........
نگاش میکنم... نگام میکنه
میخندم... ولی نمیخنده
میخوام بخندونمش... ولی نمیخنده
حرف میزنم باهاش... جوابمو نمیده
نگاهش میکنم...
زیره چشمش چال شده..
یه غمی انگار تو صورتشه..
فقط نگام میکنه..
دلم براش میسوزه دختر جوونیه..
چرا اینجوری شده..
نمیدونم!
همینطور که نگاش میکنم..
اشک از چشام میلغزه رو گونه هام..
اونم داره اشک میریزه..
بهش گفتم گریه نکن..
خواستم اشک هاشو پاک کنم..
دستم خورد به آینه........
۵.۵k
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.