گروهی از شجاعتش میخکوب و مدهوش جمعی تکبیرگو و از جمعی

💢 گروهی از شجاعتش میخکوب و مدهوش، جمعی تکبیرگو و از جمعی فریاد تبارک الله بلند بود.
به هر سو که می تاخت دشمن می گریخت هیچکس توان رویارویی با او را نداشت.
🌱 گاه رجز می خواند و خود را معرفی می کرد گاه هدفش را می گفت و از دلاوریش سخن می گفت:

انا علی بن الحسین بن علی نحن و رب البیت اولی بالنبی
تالله لا یحکم فینا ابن الدعی اضرب بالسیف احامی عن ابی
ضرب غلام هاشمی قرشی

🔷 در میدان نبرد آرام نداشت گاه به میمنه حمله می کرد و سپاه متجاوز را به میسره می کشاند و گاه به قلب دشمن می تاخت ..
هیچ دلاوری با او روبرو نمی شد جز انکه دو نیمش می کرد.
هیچ شجاعی پیش نمی امد مگر آنکه کشته می شد تا آنکه 120 پهلوان را از دم تیغ گذرانید.
اما افسوس کثرت زخم و خونریزی فراوان و شدت تشنگی، توانی برایش نگذاشت تا به آن ددمنشان پیکار را ادامه دهد.
#محرم
دیدگاه ها (۲)

🔶 در اینجا بود که شوق لقاء پروردگارش در او شدت یافت. خواست ا...

سپس ضربت نیزه بر پشت وی زد. بی تاب و توان گردن اسب را با دست...

💠 هنگامی که امام علیه‌السلام به چهره نورانی فرزندش «علی اکبر...

با سلام خدمت شما همراهان همیشگیای سرو بوستان ایستادگی! ای زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط