سکوت هم که می کنم

سکوت هم که می کنم

چیزی " ناگهان" متولد می شود

حافظه ام تاریخ می خورد

تو هر روز "شکر" در چایش می ریزی

و من هر شب " تلخ "سر می کشم

خلاصه خوب می شوم

تو بخواب!!!

#آزاده_پیرای
دیدگاه ها (۱)

بارانخیال توستمی آید ،شدید می شود ،صورتم را خیس می کند ...با...

یک بار طعم عشق را چشیده أممزه ی تلخ قهوه ی سیاه می دادتپش قل...

ده سال بعد از سال این روزامبا کافه های بی تو درگیرمگفتم جهان...

..یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستماز صبر ویرانم ولی چشم ...

گر چـه تمـام بـودنـم گمشده در نبودنت غـرقِ محال می شوم ، خام...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

این عبور از بالای سر ما راحت که نبوداومدن نشستن شب روز از اخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط