پر گشته قلب و جانم از حسرت و ندامت

پر گشته قلب و جانم ،از حسرت و ندامت
حال کسی نبوده، چون حال من وخامت

من بی وفا نبودم، با آنکه بی تو ماندم
بنگر که تا قیامت، قلبم شده به نامت

از هستی جهانم، با هر چه نیست دیگر
تنها تو را بخواهم، خواهم تو را تمامت

این را نشد بگویم، من عاشق تو هستم
من را نبود این را، در گفتنش شهامت

درد فراق و دوری، آسان و سهل باشد
گر احتمال باشد، در دیدنت قیامت
دیدگاه ها (۱)

هرچه گریستمنه از اشکهایم گیاهی روییدنه غمی کم شدفکر کن چه شب...

🌾 - پس دنبال چه می‌گردی؟- خودم- مگر کجایی؟ -تویِ دست‌های تو،...

دوستت دارم بیا با من مدارا کن شبیعشق را در قلب خاموشم تو معن...

عاشقش بودم و او یکسره آزارم کرداز وفا، عشق، محبت همه بیزارم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط