عاشقش بودم و او

عاشقش بودم و او
یکسره آزارم کرد

از وفا، عشق، محبت
همه بیزارم کرد

من که یک عمر به دنبال
وصالش بودم

به دلم مُهر جـــدایی
زد و بیمارم کرد
دیدگاه ها (۱)

دوستت دارم بیا با من مدارا کن شبیعشق را در قلب خاموشم تو معن...

پر گشته قلب و جانم ،از حسرت و ندامتحال کسی نبوده، چون حال من...

آغوش تو و عشق من و نغمه‌ی سازم دریا و گُهر باشد و... غوغایِ ...

گفته بودم در نگاهت ، جوی غم‌های من است حرفهایت سبز و جاری رو...

عاشقانه های شبنم

#شعر«گفته بودی که چرا محوِ تماشایِ منی»یا چرا در پیِ چشمانِ ...

مقدمه فیک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط