عشق جذاب پارت سوم

عشق جذاب پارت سوم




اما استری کیدز نظرمو به خودش جلب کرد بعد از اون روز تختم بودم و خوابیدم خواب دیدم استری کیدز بهم گفته بین این دو گروه (بی تی اس و اکسو) یک نفر رو انتخاب کن اونجا از خواب پریدم نمی تونستم انتخاب کنم ولی یکی واقعا توی ذهنم بود اما ی فرد ادی بود
بعد از اون صبح یا همون لنگ ظهر بلینک ها برامون نامه فرستاده بودن یکی بهم گفت عکسمو امضا بزنم منم امضا زدم
ولی فهمیدم این همونیه که عاشقش شدم
فردا یه مراسم داشتیم استری کیدز و بی تی اس اومدن پیشمون ولی اعضا در حال خوش گذرونی با پسرای دیگه بودن بی تی اس و استری کیدز وقتی خواستن صحبت کنن من اونی که دوستش داشتم و دیدم فهمیدم اون فرد ادی نیست اون دوست رزی ولی من نمیتونستم به روزی خیانت کنم واسه همین رفتم پیش بی تی اس و استری کیدز بلد مراسم من رفتم بیرون اما جونگ کوک منو برد خونش گذاشتم روی تخت و لبمو بوسید من همون لحظه عاشقش شدم بعدش تا اخر شب باهم س×س کردیم بعد از این که س×سمون تموم شد دیدم اخر شبه و سری لباسامو پوشیدم وقتی خواستم زنگ بزنم ماشین بیاد سراغم جونگ کوک گوشی رو گرفت و قطعش کرد گفت خودش میرسونم ولی گفتم بقیه می بیننمون واسه همین راضی شد و رفت بعد از اینکه خوابیدم فردا صبح....