فریاد بی صدا
فریاد بی صدا
پارت ۱۴
مهشاد:فیلم تموم شد چراغا رو روشن کردم با صحنه ای که دیدم برگام ریخت
اهم اهم
دیانا:جیغغ
مهشاد:چته وحشی چشمم روشن به وضعیتتون نگاه کردید
دیانا:یه لحظه به خودم امدم مرتیکه مارمولک چرا منو بغل کردی
همه زدن زیر خنده
ارسلان:ببخشیدا من بودم از ترس خودمو انداختم تو بغلت
دیانا:خب ببخشید با (قیافه مظلوم)
ارسلان:همه خندیدیم بغلش کردن دم گوشش زمزمه کردم:ولی خوشت امدا
دیانا:بی حیا
رومینا:کلی لیل لی لی عروس چقدر قشنگه متین داداشت رفت قاطی مرغا
مهشاد:خاله نشم صلوات
دیانا:کوفت(با جیغ)
ارسلان:بابا یکم بغلش کردم
عسل:بخوابیم
محراب:بریم بخوابیم
پارت ۱۴
مهشاد:فیلم تموم شد چراغا رو روشن کردم با صحنه ای که دیدم برگام ریخت
اهم اهم
دیانا:جیغغ
مهشاد:چته وحشی چشمم روشن به وضعیتتون نگاه کردید
دیانا:یه لحظه به خودم امدم مرتیکه مارمولک چرا منو بغل کردی
همه زدن زیر خنده
ارسلان:ببخشیدا من بودم از ترس خودمو انداختم تو بغلت
دیانا:خب ببخشید با (قیافه مظلوم)
ارسلان:همه خندیدیم بغلش کردن دم گوشش زمزمه کردم:ولی خوشت امدا
دیانا:بی حیا
رومینا:کلی لیل لی لی عروس چقدر قشنگه متین داداشت رفت قاطی مرغا
مهشاد:خاله نشم صلوات
دیانا:کوفت(با جیغ)
ارسلان:بابا یکم بغلش کردم
عسل:بخوابیم
محراب:بریم بخوابیم
۱.۶k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.