سناریو
سناریو
✨ درخواستی ✨
وقتی شیطونی کردی و لبشو گاز گرفتی
نامی
نامی : اومم دردم گرفت
اومدی فرار کنی که گرفتت و گذاشتت روی پاش
نامی : کارتو کردی بعد فرار میخوایی فرار کنی بیبی گرل
ا/ت : امم خب...
حرفت با قرار گرفتن لباش رو لبت ناتمام میمونه و خشن لبتو مک میزنه و گاز میگیره
جین
جین : لبای خوشگل منو گاز میگیری آره
لبتو شکار میکنه و جوری گازش میگیره که ازش خون میاد
جین : اوممممم حالا شد
یونگی
یونگی : مثل اینکه بیبی دلش واسه ددی تنگ شده هوم ؟
ا/ت : عا نووووو
میری سمت اتاق اونم دنبالت میاد میخوایی درو ببندی که مانع میشه میاد سمتت و تو هی میری عقب که به دیوار برخورد میکنی
تورو بین خودشو دیوار قرار میده و لباتو مک میزنه
یونگی: تحریکم کردی باید پای عواقبش هم باشی بیبی
پرتت میکنه رو تخت و..... ( با مغز پاک خودتون 😂)
هوسوک
هوپی : اییییی که اینطوریه آره
گردنتو مارک های دردناک و خیس میزاره که به غلط کردن میوفتی ولی کیه که این سنجاب تحریک شده رو آروم کنه ؟ ( میخواستی کرم نریزی )
جیمین
جیمین : نمیتونی به زبون بیاری که ددی رو میخوایی ؟
ا/ت : نه چون ددی رو نمیخوام
جیمین: عه ؟
ولی ددی بیبیش رو میخواد و همون جا رو مبل ..........اهم
تهیونگ
از جاش بلند میشه و در اتاقو قفل میکنه
ته : قراره صدای ناله هات زیادی بلند بشه بیبی
کوک
تو رو میچسبونه به خودش و کیس رو ادامه میده تا نفست کم میاد و بهش چنگ میزنی اما هم چنان ادامه میده و ولت میکنه و هس هس میزنی
کوک : بیبی قراره امشب وقتت مال من بشه
( تبریک عرض شد ا/ت حامله است 🦋)
از این درخواستی ها قراره زیاد باشه انگار 😂
راضی ام بازم بدین 😌
✨ درخواستی ✨
وقتی شیطونی کردی و لبشو گاز گرفتی
نامی
نامی : اومم دردم گرفت
اومدی فرار کنی که گرفتت و گذاشتت روی پاش
نامی : کارتو کردی بعد فرار میخوایی فرار کنی بیبی گرل
ا/ت : امم خب...
حرفت با قرار گرفتن لباش رو لبت ناتمام میمونه و خشن لبتو مک میزنه و گاز میگیره
جین
جین : لبای خوشگل منو گاز میگیری آره
لبتو شکار میکنه و جوری گازش میگیره که ازش خون میاد
جین : اوممممم حالا شد
یونگی
یونگی : مثل اینکه بیبی دلش واسه ددی تنگ شده هوم ؟
ا/ت : عا نووووو
میری سمت اتاق اونم دنبالت میاد میخوایی درو ببندی که مانع میشه میاد سمتت و تو هی میری عقب که به دیوار برخورد میکنی
تورو بین خودشو دیوار قرار میده و لباتو مک میزنه
یونگی: تحریکم کردی باید پای عواقبش هم باشی بیبی
پرتت میکنه رو تخت و..... ( با مغز پاک خودتون 😂)
هوسوک
هوپی : اییییی که اینطوریه آره
گردنتو مارک های دردناک و خیس میزاره که به غلط کردن میوفتی ولی کیه که این سنجاب تحریک شده رو آروم کنه ؟ ( میخواستی کرم نریزی )
جیمین
جیمین : نمیتونی به زبون بیاری که ددی رو میخوایی ؟
ا/ت : نه چون ددی رو نمیخوام
جیمین: عه ؟
ولی ددی بیبیش رو میخواد و همون جا رو مبل ..........اهم
تهیونگ
از جاش بلند میشه و در اتاقو قفل میکنه
ته : قراره صدای ناله هات زیادی بلند بشه بیبی
کوک
تو رو میچسبونه به خودش و کیس رو ادامه میده تا نفست کم میاد و بهش چنگ میزنی اما هم چنان ادامه میده و ولت میکنه و هس هس میزنی
کوک : بیبی قراره امشب وقتت مال من بشه
( تبریک عرض شد ا/ت حامله است 🦋)
از این درخواستی ها قراره زیاد باشه انگار 😂
راضی ام بازم بدین 😌
۱۳.۰k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.