وقتی تحریکشون میکنی و بعد فرار میکنی
وقتی تحریکشون میکنی و بعد فرار میکنی
نامجون:میانه،و مچ دستت رو میگیره طوری که نتونی در بری(این یکجورایی ببخشید غیر محترمانس یجورایی میگه ببخشید ولی خودت باعث و بانیش بودی)
جین:اه بیب مدونی نمیتونی از دستم در بری
یونگی:نارنگی وقتی نیازت دارم جایی نرو باشه؟
هوبی:هممم چیزی شه؟ نمیای پیش ددی؟(عااا دلت میاد نری پیشش؟یا میری یا میرم)
جیمین:اوه بیبی گرل الان واسه فرار دیره
تهیونگ:یا با زبون خو ش برو رو تخ یا بد ترین تنبیه رو برات در نظر میگیرم
کوکی:وایسا بیب حاضرم یک پنجم شیرموزم رو بهت بدم ولی نری(خودم:خشتگ خود را به سر کشیدن...:یا میری یا بندازمت تو اتاااققق ععررر دلت میاد اخه لعنتییی؟)
نامجون:میانه،و مچ دستت رو میگیره طوری که نتونی در بری(این یکجورایی ببخشید غیر محترمانس یجورایی میگه ببخشید ولی خودت باعث و بانیش بودی)
جین:اه بیب مدونی نمیتونی از دستم در بری
یونگی:نارنگی وقتی نیازت دارم جایی نرو باشه؟
هوبی:هممم چیزی شه؟ نمیای پیش ددی؟(عااا دلت میاد نری پیشش؟یا میری یا میرم)
جیمین:اوه بیبی گرل الان واسه فرار دیره
تهیونگ:یا با زبون خو ش برو رو تخ یا بد ترین تنبیه رو برات در نظر میگیرم
کوکی:وایسا بیب حاضرم یک پنجم شیرموزم رو بهت بدم ولی نری(خودم:خشتگ خود را به سر کشیدن...:یا میری یا بندازمت تو اتاااققق ععررر دلت میاد اخه لعنتییی؟)
- ۸۸
- ۱۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط