شب را

شب را
تا صــــــبح
مهمان کوچه های بارانی
خواهم بود
و برگ برگ دفتر غمگینم را
در باران
خواهم شست
آن گاه شعر تازه ام را
که شعر شعرهایم خواهد بود
با دستهای شاعرانه تو
بر دفتری که خالی است
خواهم نوشت
ای نام تو تغزل دیرینم
در باران
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است

حسین منزوی*
دیدگاه ها (۴)

بگشای درکه حوصله ی انتظار نیست ...استاد حسین منزوی*

من صبورم امابه خدا دست خودم نیست اگرمی رنجمیا اگر شادی زیبای...

شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد...سعدی بزرگوار*

شهید مدافع حرم محسن حججی*

ناهید کبیری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط