اهوی من

اهوی من
فصل۲
پارت ۱۶

تیام: دیدم تنهاین گفتم بیایم باهم دیگ حرف بزنیم
اراد:خوب کاری کردی بشین

اراد تیام نشستند

تیام:راستش برای تنهایی نیومده برای یک کاری دیگ امدم
اهو:چی کاری؟
تیام:اگر اگر جواب ازمایشت اهو اون چیزی ک اونا میگن باشه باید سریع فرار کنی راستش امدم راه فرار نشون بدم زیر تتختون یک زیرزمینه ک راهش به بیرون کشیده میشه وقتی جواب ازمایشت امد بدون اینک بدونی بابات کی اینا با اراد فرار کنید و دیگ برنگردین اینجا
اهو: چرا فرار کنیم من باید بدونم بابام کی یا چی هستم
تیام: به نفعه خودته ندونی بابات کی اینجا باشی ترو زنده زنده میندازنت تو قبر

تیام اینو گفت رفت منم دهنم باز مونده بود

اهو: یعنی چی چرا منو زنده به گور کنن؟
تیام: نمدونم تا اونجایی ک میدونم زندانی میکنن نه اینک زنده به گورت کنن

(یک هفته بعد)
(اهو)
تو این یک هفته هرکاری کردم اراد چیزی بهم نگفت امروز جواب ازمایشم میومد خیلی استرس داشتم نشسته بودم پشت در ازمایشگاه ک صدام زدن رفتم داخل تب کرده بودم از استرس بالا رفتم داخل ک گفتن بشینم

دکتر: ما کلی بررسی کردیم و فهمیدم ک تو از نژاد پری ها فرشته ک شیطان هستی و
مریم: و قوانین میگن ک تو باید زندانی بشی
اهو: زندانی چرا زندانی ؟ مگه من چیکار کردم
مریم:تو دشمن همه انسان فرشتگان خدایان مردگان شیاطین هستی

تا امدم جواب بدم چند تا ادم با اسلحه امدن سمتم و دست هامو بستن و منو بیهوش کردن چیزی نفهمیدم

(اراد)
پشت در ازمایشگاه بودم ک صدای جیغ اهو رو شنیدم رفتم داخل ک مریم منو از اتاق انداخت بیرون

مریم: زنت پری خودت ک میدونی پری چی موجودی پس ازش دوری کن
اراد: زنمه چی میگی تووو
مریم: اون خطری برای تو همین ک گفتم

هرکاری کردم نذاشت ک اهو رو بیبینم نمدونستم چیکار کنم هرچی زنگ زدم به پارسا جواب نداد حتما پارسا رو هم گرفته بودن و به بردن جهنم برای بازرسی نمدونستم چیکار کنم.....