خواستم ننویسمت

خواستم ننویسمت
و
پرواز را
از حافظه ی
همیشگی ی قناری قلبم
پاک کنم

خواستم ننویسمت
اما
نشد
چشمهایت
اجازه نمی داد

عشق را
باید
می نوشتم

فقط همین.
دیدگاه ها (۱)

ﻫﯿﭻ ﺑﯿﺸﻪ‌اﯼ ﺑﯽ‌ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻧﯿﺴﺖﺍﺯ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺑﺎﺩﻫﺎﻭ ﻫﯿﭻ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﻋﺎﺷ...

مرابیشتر دوست بداردرست به اندازه ی زمانی کههمه ی قلبتمالِ من...

پشتِ پلک هایت رابوسیدمپا به پای پاکی هاماندماماقلبِ تو نمی ت...

...... در بستر تنهاییهرتار مویم شعری می شودکه نبودنت را فریا...

رها🍂 همیشه کسانی هستند که مدام نا امیدمان کنند و خیال کنند ب...

دیگر نه می پرسم ،نه اعتراض می کنم ،نه افسوس می خورم ...فقط م...

موسیقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط