رمان پارت زندگی پس از مرگ

رمان پارت 6 زندگی پس از مرگ

5 سال بعد
من اسمم کیمی( شاد)هست و 13 سالمه

مامانم:کیمی.... مدرسه!
من:😴
مامان: بیدار شوو
من:😴
خواهرم:اگر بیدار نشی بعد مدرسه از کیک خبری نیست
من:😴
برادرم اومد گوشم رو کشید:زود باش😒😾

من:🥱😒اوف...

مدرسه
یه پسری:سلام
من:چیه؟ 😒بامن کار داری
پسره:اره دقیقا با تو کار دارم
من برگشتم و به صورتش نگاه کردم و ایستادم:چیکارم داری

پسره:خواستم اسمت رو بدونم

من:اسمم همون نفریه که نمیخاد به تو بگه

پسره:دیوونه😂

من برگشتم و به راهم ادامه دادم:اسمم کیمیه 😒

پسره :منم هارو هستم🙃

(پسره گوشای روباه و دم روباه داشت)

کلاس

معلم:سلام من معلم ریاضیتونم

4 ماه بعد

وسط کلاس

معلم:کیمی... و... هارو... و... ایری بیان این سوالا رو حل کنن

من و هارو به همدیگه تقلب می رسوندیم

ولی ایری نه دوستی داشت و نه درسش خوب بود( منم درسم خوب نیست)

من به هارو گفتم :.....


تمام

خوب بود؟ 🙃😊
دیدگاه ها (۳)

یکیتون گفتید بزارمشون(از پینترست پیدا کردم)🙃

اینم ادامه ی پست قبلیاز پینترست اوردم🙃

اینم گالری جوننننن

ملسی

بهترین دوستی ها پارت ۱ویو جنی صبح با صدای زنگ آلارم بلند شدم...

پارت ۷ویو رزی:بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و فرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط