در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم
در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم
ونگران بودم، تا اینکه آنها را تجربه کردم
وحالا ترسی از آنها ندارم
از ( تنهایی ) میترسیدم، یاد گرفتم (خود را دوست بدارم)
از (شکست )میترسیدم
یاد گرفتم( تلاش نکردن یعنی شکست )
از( نفرت مردم ) میترسیدم یاد گرفتم ( بهرحال هر کسی نظری دارد )
از ( درد ) میترسیدم یاد گرفتم( درد کشیدن برای رشد روح لازم است )
از ( سرنوشت ) میترسیدم،یاد گرفتم ( من توان تغییر آن را دارم )
از( آینده ) میترسیدم یاد گرفتم ( میتوان آینده بهتری ساخت )
از ( گذشته ) میترسیدم
فهمیدم ( گذشته دیگر توان آسیب رساندن به من را ندارد )
و بالاخره از((( تغییر ))) میترسیدم
تا اینکه یاد گرفتم ((( حتی زیباترین پروانه ها هم ،قبل از پرواز کرم بودند و
و *** تغییر *** آنها را زیبامیکند ☺
ونگران بودم، تا اینکه آنها را تجربه کردم
وحالا ترسی از آنها ندارم
از ( تنهایی ) میترسیدم، یاد گرفتم (خود را دوست بدارم)
از (شکست )میترسیدم
یاد گرفتم( تلاش نکردن یعنی شکست )
از( نفرت مردم ) میترسیدم یاد گرفتم ( بهرحال هر کسی نظری دارد )
از ( درد ) میترسیدم یاد گرفتم( درد کشیدن برای رشد روح لازم است )
از ( سرنوشت ) میترسیدم،یاد گرفتم ( من توان تغییر آن را دارم )
از( آینده ) میترسیدم یاد گرفتم ( میتوان آینده بهتری ساخت )
از ( گذشته ) میترسیدم
فهمیدم ( گذشته دیگر توان آسیب رساندن به من را ندارد )
و بالاخره از((( تغییر ))) میترسیدم
تا اینکه یاد گرفتم ((( حتی زیباترین پروانه ها هم ،قبل از پرواز کرم بودند و
و *** تغییر *** آنها را زیبامیکند ☺
۱.۷k
۲۶ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.