ازدواج زوریp8

لونا: سلام گورخر
ات: کجایی
لونا: فرودگاه
ات: چییی
لونا: داریم قهوه میخوریم چهارتایی
ات: وات؟
لونا: خب جونگ یو هم اومده اسکل منتظر جنابعالی و شوهرش هستیم بدو
ات: اومدم بای
قطع کرد
ات: کوک بدوووو
کوک: چی گفت
ات: تو راه میگم بدو
کوک : باشه
ات سریع کفش پوشید و دویید کوک هم همینطور
ات: راننده برو فردوگاه
راننده: باشه
رسیدن:
کوک: ات کوشون
ات: اونا (اشاره)
لونا: سلام
کوک: سلام
ات معرفی میکنه و آشنا میشن
کوک:نمیخوایم بریم؟
بقیه:بریممم
سوار شدن
لونا: منو جیمین پیش هم میشینیم (دوس پسرش)
جونگ یو: ماهم همینطور
کوک: منم پیش ات میشینیم
بعد از رسیدن به اونجا و رفتن به هتل (نمیخوام زیاد درباره این چیزا صحبت کنم)

ات: بچه ها بریم پارک آبی ساعت۴
همه: ارهههه
کوک: خب بچه ها بریم ناهار بخوریم بعدش میریم
بعد از ناهار
ات: برین وسایل هارو بر دارین بریم
بعد از جمع کردن و رسیدن
ات: کوک بریم اونو سوار شیم
کوک: باشع پرنسس
لونا: جیمین
جیمین: بله
لونا: بریم اونو سوار شیم
جیمین : اوکی
پرش زمانی به ساعت ۷
ات: هورا خیلی خوش گذشت ولی مگه تا ساعت۹نیست؟
کوک:چرا
ات: پس بریم از اون کافه بستنی بخریم بخوریم
کوک: باشه بریممم
کوک: ات چه طمعی میخوای
ات: شکلاتی
کوک: میشه دوتا شکلاتی بدین
؟:بله بفرمایید
بعد از خوردن
ات: بریم بازی کنیم کوک بدو
کوک: اومدم بزن بریم (دوییدن)
پرش زمانی به۹:
ات: هورا خیلی خیلی خوش گذشت
لونا:اره موافقم
جونگ یو: بهترین روز عمرم بود مگه نه جین؟(دوس پسرش)
جین:اره عالییی
ات: بچه ها بریم شام بخوریم گشنمه اخه
همه:بریم

شرط:
لایکا برسن بالای۸
کامنت بالای۶
فالور ها بریم به ۱۵