روزی یک شیخی از کودکی خردسال پرسید
روزی یک شیخی از کودکی خردسال پرسید:
فرزندم مسجد این محل کجاست؟
کودک گفت:
آخر همین خیابان، به طرف چپ بپیچید،
آن جا گنبد مسجد را خواهی دید.
شیخ گفت: آفرین فرزند!
من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم،
تو میخواهی به سخنانم گوش دهی؟
کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت میکنی حاج آقا!؟
شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را
به مردم نشان دهم!
کودک خندید و گفت:
تو راه مسجد را بلد نیستی، می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!!!
فرزندم مسجد این محل کجاست؟
کودک گفت:
آخر همین خیابان، به طرف چپ بپیچید،
آن جا گنبد مسجد را خواهی دید.
شیخ گفت: آفرین فرزند!
من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم،
تو میخواهی به سخنانم گوش دهی؟
کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت میکنی حاج آقا!؟
شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را
به مردم نشان دهم!
کودک خندید و گفت:
تو راه مسجد را بلد نیستی، می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!!!
- ۱.۳k
- ۰۱ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط