هر بار

هر بار
که ترانه ای برایت سرودم
قومم بر من تاختند!
که چرا برای میهن
شعر نمی سُرایی؟!
و آیا زن
چیزی به جز وطن است؟
! نزار_قبانی
دیدگاه ها (۴)

دیگہ دوراز تو موندﻥ عادتم شد……غبارِ "آینہ" هم صحبتم شددیگہ ل...

هر لحظه منآغوش تو را میخواهمشرمنده که کودک درونمبغلی است...

باید کسی باشدبرای دوست داشتنکسی باشدکه وقتی تمامت راگوشه ای ...

ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ,ﻭ ﺯﻥ ﻫﺎﻋﺎﺷﻖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮ...

ممکن نیست سخاوتمندانه‌تر از یک زن باشی !اگر به اون امنیت داد...

ای میهن نیلگون فردوسی،چگونه می‌توانی این روس مهربان را،با آن...

هنوز نفهمیدی!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط