عاشقی فصل

عاشقی فصل
خرابیست خدارحم کند
دل من بسته به
آهی ست خدارحم کند
پای لیلی صفتم
تاب ندارددیگر
کوی مجنون ودوراهی ست
خدارحم کند
چشم من ترشده از
اشک فراق
سوی چشمان حزینم به
سیاهی ست خدارحم کند
دیدگاه ها (۱)

★امروز نبودی امـــاخیلی چیزهـــا بود مــن بودم باران بــود ...

دلم از داغ نامردےنسیمے سرد مےخواهدمیان قحطے مرهم دلے هم درد ...

نہ من آنم ڪہ تورا زود فراموش ڪندنه تو آنی ڪہ مرا خستہ و خامو...

گاهـــی بــرو ۰۰۰تنهـــا بگذار ۰۰۰ڪسانی را ڪہ تنهایت گذاشتند...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط